خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

جام جهانی و....

این روزا کنکوره

اینهمه استرس اینهمه سختی

من به این می اندیشم کجای دنیا به بیش از یک میلیون خانواده کشور که نزدیک نیمی از جمعیت کشور را شامل میشود اینهمه استرس و اضطراب وارد میکنند

تازه برای آینده نامعلوم کاری و شغلی و....

مهمترین نمونه آن امتحان دستیاری و سرنوشت پزشکان

نمیدونم .خیلی ها در پرتوی این کنکور پول در می اورند.موسسه های گوناگون و ....

ولی چیزی که مهمه من معتقدم مقاوم ترین مردمان این جهان ایرانی ها هستند.که هر سال این همه استرس را تحمل میکنند در کنار تمام مشکلات اقتصادی-اجتماعی و... ولی باز سال دیگه و سالهای دیگه و فرزندان دیگر این تراژدی را تحمل میکنند.

امروز یک چهارم جام جهانیه

بهترین حالت:آرژانتین-اسپانیا و غنا -برزیل و فینال رویایی آرژانتین-برزیل

نظر شما چیه؟

نظرات 7 + ارسال نظر
دل شدگان جمعه 11 تیر 1389 ساعت 13:56 http://dellshodegan.blogsky.com

سلام همسایه

خواندنی هایتان را خواندم ..

تنهایی هایتان و نگرشتان به جام جهانی و ..

کلبه محقرم شاید خواندنی باشد برایتان ! ستون نظرات ندارد لیک، تماس با من دارد !
بدرود دکتر !

بابک جمعه 11 تیر 1389 ساعت 17:03 http://babaktaherraftar.blogfa.com

حالم از کنکور بهم می خوره
یاد خودم افتادم با اون سیستم نظام جدید لعنتی که اون سال ما رو قربانی کردن و من با رتبه خوب کشاورزی قبول شدم
ارژانتین برزیل فینال رویایی میشه

زندگی جاریست... جمعه 11 تیر 1389 ساعت 23:29 http://parvazz.wordpress.com/

سلام
بزریل که حذف شد:(
البته من طرفدار اسپانیا هستم

شیدا شنبه 12 تیر 1389 ساعت 00:04 http://sheidaa.blogfa.com

سلام.به نظر من فینال : آلمان - هلند

من(رها)! شنبه 12 تیر 1389 ساعت 10:46

من که کنکورو دادم تموم شد رفت!!!
ولی من چرا اصلا استرس نداشتم!!!
واقعا دلم یه ذره استرس می خواست ولی اصلاااااااااااااااا!!!
راستی من برگشتم!!!دی

دانا جمعه 18 تیر 1389 ساعت 12:09

خانواده ها هنوز تصور ۲۰ سال پیش را دارند .... دکتر...مهندس ...وضع مالی خوب...نمیدانند این روزها دنیا دست کیست...واقعا توانا بود هر که دانا بود؟؟؟؟؟؟

گاو جمعه 25 تیر 1389 ساعت 02:10 http://www.gaav.wordpress.com

من دانشجو ام ولی 3 بار کنکور لعنتی و تجربه کردم و می خواستم یه چیز بهتر و همزمان با این دانشگاهم قبول شم یه حسی می گه لعنت به این زندگی.مجبورن سخت بگیرن که من که این همه خوندم سر امتحان بغضم بگیره که نمی تونم به چیزی که می خوام برسم با این که می دونم اگه بهش می رسیدم به خاطر علاقم حتما باعث پیشرفتش می شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد