خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

قصه های از زندان

ملتی  عصبانی

همیشه من از تعطیلات نگرانم.البته بماند که پزشکان باید همیشه تعطیلات سر کار باشند .از یه نظر دیگه من نگران میشم .وقتی تعطیلات شروع میشه.نمیدونم چه حکمتیه تا تعطیلات چند روزه آغاز میشه.ملت میفتن به جون هم و می خوان تو این تعطیلی حساب های قدیمی را تصفیه کنند .ویا حساب های جدید باز کن .و این حسابها شامل دعواهای خانوادگی-دعواهای ایلی و طایفه ای .دعوا تو پارک.دعوا تو خیابون .ت. بیابون .با همسایه.با رهگذر و... میشه و معلومه که نصیب زندان هم این طرفین دعوا میشن.البته اونای که زنده میمونن .

بعد این تعطیلات زندان پر شده از ملتی که سر دعوای دو تا بچه ریختن به هم و حسابی از خجالت هم در اومدن و یکی دو تا کشته بر جا گذاشتن و یه لشگرزخمی و زندانی.وقتی اینا میان زندان .تازه آروم میشن و وقتی میپرسم که چرا اینطور شد.همه یه جواب دارن .که عصبانی شدیم و شد دیگه.میگم آخه جون آدم مگه الکیه که شما سر هیچ و پوچ این کارا را میکنید و بعد میگید شد.

گروه دیگه سر زمین به جان هم افتاده بودند و یه لشگر زخمی تحویل داده بودند .تازه سر اینکه چرا گوسفند های این یکی رفته رفته تو زمین اون یکی.و ملت عصبانی شده و به جان هم افتادن 

به نظر من باید بررسی بشه که چرا این ملت ما اینقدر عصبانی شده و اینقدر زود از کوره در میرن .نگاهی به آمار قتل ها و زخمی ها و پرونده ها که بندازیم به عمق فاجعه پی میبریم

پی نوشت:

1- یکی دو دوست برای حل مشکل بچه های که در پست قبل گفتم پیشنهاداتی داده اند که امیدوارم زودتر به نتیجه برسد و شاهد آزادی این بچه ها باشیم

نظرات 13 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 16:19 http://www.mabist.com/market.aspx?rgm=mehdimoein&p_id=2879

فقط یکبار برای همیشه...

مریم سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 17:12 http://mehmary.blogfa.com

کار در زندان ....
شاید جالب باشه
حسودیم شد

دلژین سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 17:28 http://drdeljeen.com

مردم خیلی ستیزه جو و پرخاشگر شده

Tooba سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 18:31

bichare mardome keshvaram

بلندترین سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 18:48 http://www.bolandtarin.blogsky.com

سلام آقای دکتر

فعلا دیگه همین

بقیه اش رو نمی گم چون عصبانی ام

شهناز سه‌شنبه 17 خرداد 1390 ساعت 21:10

سلام دکترجان براثر فشار زندگی که بطورهمه جانبه مردم رو کلافه کرده و زورشون فقط به همدیگه میرسه .

یک ماما با چکمه های سفید چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 00:42 http://newmidwife.blogsky.com

خداوند حال هیچ قومی را تغییر نخواهد داد مگر آنکه خودشان بخواهند....
میخواهند؟!!

ساعت سپید شب چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 16:03 http://whitehour.persianblog.ir/

شاید به خاطر فشار زیاد زندگی باشه و اینکه بهمون یاد ندادن راه حل و انتخاب دیگه ای هم وجود داره

وقتی برنامه نقطه جوش رو نیگا میکنم میگم اگه ایران بود طرف دقیقه اول له و لورده میشد

ناهید کوچولوو چهارشنبه 18 خرداد 1390 ساعت 18:45 http://mohandes-kocholooo.tk/

جون ادمی بی ارزش شده

إمادیوف پنج‌شنبه 19 خرداد 1390 ساعت 16:20 http://emadiof.com

عوامل خیلی زیادی هست دکتر. خیلی هاش مشخصه. گفتن نداره...

منا پنج‌شنبه 19 خرداد 1390 ساعت 23:04

انقدر مشکلات زیاده که مردم دیگه حوصله خودشون و خانوادشون رو هم ندارن، به خاطر همینم دق دلیشون رو سر هم خالی میکنن.
کاش یه جا بود میشد رفت انقدر داد که خالی شد.

مارال جمعه 20 خرداد 1390 ساعت 14:41 http://maraletanha.blogfa.com

سلام دکتر.ارشیوتون رو مرور کردم.برام جالب بود و راستش کلی با همسرم خندیدیم.هرچند خنده های تلخی بود.امیدوارم شما از اون دکتر خوبا و مهربونا باشین که می دونم هستین.این از نوشته هاتون پیداست.

تندک یکشنبه 22 خرداد 1390 ساعت 15:56

ملتی عصبانی که از گوسفند هم گوسفندتره
توبگو قوچهای عصبانی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد