خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

تهران یک روزه

گفته بودم که گزینش رد کرد و اعتراض کردم و....و چند روز قبل زنگ زدن که باید بیایی تهران و تو جلسه شرکت کنی و...شب یک شنبه با دوستم رفتیم و صبح تهران بودیم و وزارت خانه .ساعت 12 نوبت من بود و رفتیم و دوباره همان سوال ها و جواب ها .منتها چون تهران بود شدیدتر و....تو اون پست گفتم چی پرسیدن و چی مهم بود براشون.از دست خودم بیشستر عصبانی هستم که چرا این همه راه فتم.و خیلی بیشتر که چرا این همه سال موندم اینجا.

تنها سود این سفر دو شب رانندگی بود و گرمای شدید هوا و این نکته که تنها چیزی که ارزش ندرد تمام سالهای که در دورافتاده ترین مناطق به مردم خدمت کردی .

 و این بار  هم همان ماجرای های مسخره 

پی نوشت:

1-با سپاس از اسمهای زیبایی که بیان کردید 

2-دختر ما قرار ه آخر مرداد به دنیا بیاد

3-تنها چیزی که الان برام اهمیت داره دختر کوچولومه.

4-هیچ وقت دوست نداشتم از اینجا برم ولی امیدوارم زودتر راحت شوم

4-دیروز سالروز شهادت دکتر شریعتی بود نامش به بلندای تاریخ ماندگار باد




نظرات 24 + ارسال نظر
رضا دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 15:07 http://manam.blogsky.com/

عجب!

ترنم دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 15:17 http://www.kiddi.blogsky.com

سلام ... ما به تازگی وبلاگی مخصوص بچه ها ساختیم ... از حضور شما (و احیانا کودکتان ) حتما خوشحال میشیم و پیشنهاداتتون مطمئنا به ما کمک بسیاری خواهد کرد ... شعار ما: استفاده از اینترنت و فضای مجازی را با همراهی و نظارت خود به کودکانمان بیاموزیم ...

ستاره دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 16:23

اونی که باید زحماتتونو دیده باشه دیده، حتما ارزشش بیشتر از ایناس.
از ایران برین؟؟

دلژین دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 17:45 http://drdeljeen.com

مبارک باشه

دکتر ستاره دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 17:51

قدم نورسیده مبارک

ساعت سپید شب دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 19:16 http://whitehour.persianblog.ir/

مبارک باشه.

جای برادرم خالی که بهتون بگه خوش به حالتون دختره بچتون

شهناز دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 19:30

سلام دکتر جان به اینها نباید حرف دلتو میزدی مثل خودشون باید تقیه کنی و جوابهایی رو بدی که باب میل اینهاست در ضمن من از شریعتی خوشم نمیاد چون فکر میکنم تمام این بدبختیهایی که سر مردم اومد تبلیغاتی بود که با کتابهاش مردم رو به سوی آنچه حالا داریم سوق میداد و در جهت دادن به فکر عوام به سوی مذهبیون و آنچه که چند دهه به سرمون اومده نقش خیلی مهمی رو داشت .

شیوا دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 20:05

ای بابا اصلا فکرنمیکردم متاهل باشید انشاالله قدمش مبارک باشه این گزینشی ها رو هم ول کنید.

دادمهر دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 23:16 http://www.dadmehr-iran.persianblog.ir/

سلام دکتر جان امیداورم که خوب باشید.بابا ما رتبه زیر 500 آوردیم. هزار بار گزینش کردن از فیها خالدونم هم آزمایش گرفتن،روانشانسی ،عقیدتی،چشم گوش حلق بینی و.........همه رو هم قبولیدیم ولی هنوز خبری نیست احتمالاً باید جدو ورجدمون هم وارسی شه بعد..
من بدبخت زن گرفتم موندم اگه ردم کردن از کجا قوت لایموت گیر بیارم.اگه یه وقت تو زندان دیدی منو تعجب نکن
قدم نو رسیدت مبارک باشه ..

سارا خانوم دوشنبه 30 خرداد 1390 ساعت 23:45

سلام رفیق
خیلی خوشحال شدم این خبر رو خوندم
یادت باشه هر اسمی میخوای بزاری معنی اسمو بدونی
خیلی روی شخصیت دخترت تاثیر گزار.......
نامهای ایرانی .......پارسی .......هر کدام معنی بخصوصی دارند.........
خوش باشی رفیق ...به گمونم پدر شدن حس خوبی داشته باشه..........خوش به حالش که تو پدرشی.......حتما کلی برنامه براش داری...خوش باشید

ناهید کوچولوو سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 03:43 http://mohandes-kocholooo.tk/

مبااااااااارک باشه
سورپرایز شدیم
بله الان تنها چیزی که مهمه دخترتونه .

زهرا سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 08:32

سلام دکتر
اول از همه تبریک به خاطر نوازاد در اهتون
دوم اینکه من نمی دونم شما کی هستید اما مطمئن باشید که با رفتنتون ناراحت می شم چون می دونم با رفتن شما یکی از افراد خوب کشور کم و دور از جون به افراد نخاله افزوده میشه و کشورمون خالی تر از قبل میشه

چیزگو سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 08:51 http://diary-of-teacher.blogfa.com

تبریک به خاطر نی نی...
آره آدم حاااالش به هم میخوره تو این مصاحبه ها ... منم ازین مصاحبه هاااا دادم... طرف بهم گفت چرا بسم الله نگفتی قبل از معرفی خودت!!!!

بانوجان سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 10:34 http://banoojan.blogfa.com

چی بگم... حق دارین والا
ان اا... سالم و صالح و خوش قدم باشه براتون

باران سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 13:34 http://baranbanoo.persianblog.ir

پیشاپیش قدم نورسیده مبارک

بلندترین سه‌شنبه 31 خرداد 1390 ساعت 21:59 http://www.bolandtarin.blogsky.com

به معنای واقعی براتون خوشحالم

برای خودتون و همسرتون و نی نی که تا آخر مرداد تو راهه آرزوی هر چیز خوبی رو تو دنیا دارم

ایشالله نی نی با خودش فقط شادی و آرامش بیاره

راستی بچه اولتونه دیگه؟


...

دیدین من اصلا به قسمت های ناراحت انگیزش توجه نکردم...

آنی چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 01:38 http://mysweetmiracles.blogfa.com

به به مبارکه. به سلامتی دختر منم دو سال پیش 1 شهریور بدنیا اومد. ما هم بخاطر بچه ها عذممون و جزم کردیم و بار و بندیل رو بستیم.
گزینش رو هم ... گفتنی نداره...

شهره چهارشنبه 1 تیر 1390 ساعت 15:18 http://shohre0097.persianblog.ir/

منم دلم نمی خواست از اینجا برم ولی تازگی می خوام بدجور همه چی داره بدپیش می ره دوست من مدتهاست نوشته هات رو می خوندم و خیلی خوشم می یومد که به مردم محروم کمک می کنی ولی ....می دونم چه حسی داری

إمادیوف پنج‌شنبه 2 تیر 1390 ساعت 00:52 http://photo.emadiof.com

قدم نو رسیده پیشاپیش مبارک دکترجان

آشخور زندان پنج‌شنبه 2 تیر 1390 ساعت 01:29

سلام دکتر.منو یادته؟؟؟همونم که 6 ماه پیش گفتم بیا منو بیار پیش خودت تو زندان و تو گفتی زندان جای خوبی واسه خدمت نیست.همون که روز شمار زده بود واسه خدمتش که کانترش هر روز کمتر میشد و استرسش بیشتر,همونی که ازت میخواست داستانت رو زودتر بنویسی که تا نرفته بخونه...حالا رفتیم تو 6 ماه خدمت دکتر.حالا میفهمم چی میگفتی.حتما تو هم با صحنه های مزخرفی از خشونت تا ترحم رو به رو شدی.صحنه هایی که حتی تصورش هم برام محال بود.شاید از معدود خواننده های وبلاگت باشم که خاطرات مربوط به زندان رو که میگی کاملا درک کنم.مطمئنم که کسی از دوستای گل نرفته داخل بند تا یه زندانی 18 ساله رو بیهوش ببینه در حالی که شلوارش رو تا زانو کشیدن پایین.دکتر کاش اون روز میفهمیدم چی میگی و نمیرفتم زندان.کاش.حالم از زندان و بند و بازداشت و دستبند و کشفیات و بازرسی و ساعت 3 صبح و صندلی چوبی بهم میخوره.شما به داد زندانی ها یا محترمانش مددجویا میرسی ولی کی به حال امثال من برسه که تا عمر دارن باید با سایه این تصویر های مزخرف زندگی کنن؟؟؟برام دعا کن دکتر.خیلی چاکریم.

من جمعه 3 تیر 1390 ساعت 21:08 http://iiiiarab.blogfa.com/

من همیشه میخونمتون نمیدونستم خدا قرار یه فرشته بفرسته واستون ..... اخیییی خیلی مبارک باشه واسمش رو چی میخاین بزارین؟

مستانه یکشنبه 12 تیر 1390 ساعت 13:44 http://massi1353.blogfa.com

اسم دختر من کارین هست به دردتون میخوره؟
کارین یعنی کوشا پرکار توی سایت ثبت احوال دور و بعید معنی کرده توی یه کتاب قدیمی هم به معنی دختر اریایی و سفید پوست دیدم (چندان معتبر به نظر نمیرسید البته) در هر حال قدمش مبارک باشه

خواستی برو اینجا اسمای قشنگی نوشته

رهگذر پنج‌شنبه 27 بهمن 1390 ساعت 01:54

رفتن هم آنچنان مشکلی حل نمیکنه واسه ماها ، یعنی شاید بعضی مشکلات حل بشه ، اما مشکلات دیگه ای پیش میاد ، رنگ و رخ عوض میکنن مشکلات ، انگار قرار نیس ما یه آب خوش از گلومون پایین بره ، مثل اینکه خیلی از آرزوها رو به گور ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد