خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

نجفقلی خان

و او سمبل امید به زندگی است و اما داستانش.

از عشایر است مردی درشت هیکل با قدی بلند و چهار شانه .شاید اگر امکانات رضا زاده را داشت الان او عنوان قوی ترین مرد دنیا را یدک میکشید.عشایر و زندگی ایلیاتی را من با تمام حواشی آن دوست دارم و نکات منفیش که شاید یکی درگیری های قومی باشد که در یک لحظه میبینی که سیل مردان مسلح به انواع سلاح سرد و گرم بر گروهی دیگر هجوم می آورند و این سرآغاز درگیری میشود که سالها طول میکشد و آن دعوای اولیه که سر موضوع هیچ و پوچی بوده به فراموشی سپرده میشود. و نجفقلی هم در یکی از این ماجراها درگیر بوده.پسر عمویی دعوا میکند و اینها به هوا خواهی میروند و دعوای شکل میگیرد و در این دعوا یکی کشته میشود که قتل بر گردن نجفقلی میافتد و او الان سالهاست که زندان است و ایل و طایفه درگیر گرفتن رضایت از طرفه درگیر و بدی این ماجرا اینجای کار است که کل طایفه مقتول باید رضایت بدهد و رضایت پدر و مادر و برادر برای بزرگان ایل شرط نیست همه باید راضی باشند که این رضایت صورت بگیرد.و اما نجفقلی او بعد از اینکه دید باید حالا حالا ها در زندان باشد زندگی به سبک بزرگان ایل را فراموش نکرد. او در زندان بزرگ بند و بزرگ هم شهری ها وآشنایانی هم هست که به زندان میآیند و سالی که یکی دو بار قوم خویشش و هم شهریهایش به خاطر دعوایی و..به زندان می آیند او آستین ها را بالا میزند و در همان زندان آشتیشان می دهد و رضایت طرفین را میگیرد البته شاکی و متهم هم بادیدن هیبت این آشنا بعضی مواقع راهی هم غیر آشتی ندارند .

نجفقلی دید دیگر از کوه و دره و صخره که خبری نیست پس ورزش میکند .خبری از کباب و دوغ و ماست تازه نیست پس ماست بسته بندی و پنیره پاستوریزه را میشود خورد .کباب نباشد کنسرو که هست.و از نظر پزشکی اساسی مراقب خودش هست.فشار خونش را هر هفته میآید و چک میکند و در دفترچه یاداشتش مینویسد.هر سه ماه آزمایش قند و چربی میدهد و یاداشت میکند که یک بار چربی یا قندش کم و زیاد نشود.قرص معده و خوردن مولتی ویتامین و ویتامین سی هم که از واجبات است.

و همه این کار ها برای این است که فرداها اگر آزاد شد و بیرون رفت یکبار قوم و خویش و ..نگویند نجفقلی رفت زندان و مردنی برگشت

به شدت امید دارد که طرفهایش رضایت میدهند اگرچه ده سال است که هر روز همین امید را دارد .و از شانس بد من روزی صورتش اندکی زخم شده بود و چنان تاکیدی میکرد دکتر بخیه خوب بزن جایش نماند .گویی که پریچهره ای است در سن ازدواج و جای این زخم میتواند در آینده درخشانش نکته تاریکی باشد.

امیدوارم که نجفقلی همین روزها یا ماه ها رضایت بگیرد و به آغوش طبیعت برگرد به کوه و رود و جنگل و زمستانهای پر برف

نظرات 15 + ارسال نظر
بانو شنبه 12 شهریور 1390 ساعت 16:44 http://banoooomir.blogfa.com

ادم با امید زنده اس دیگه

بلندترین شنبه 12 شهریور 1390 ساعت 21:45 http://www.bolandtarin.blogsky.com

از خودم خجالت کشیدم
یا بهتر بگم حالم از خودم به هم خورد
خدا همچین بنده هایی داره که به ... های ما گوش نمی ده دیگه...

امیدوارم زودتر برگرده به خونه اش...

باکره شنبه 12 شهریور 1390 ساعت 23:48 http://ironvirgin.blogfa.com

شدیدا وسوسه شدم برم از اول
آرشیوتون رو بخونم .

ساندر یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 00:22 http://sander.persianblog.ir

عجب... کاش این فرهنگ دعواهای قومیتی ما اصلاح می شد... بدجوری نگران کننده است. نمونه اش همین پسربچه که تازگی پاشو قطع کردن. گرچه... ماشالله به این فرهنگ هرجاشو بگیری یه مشکلی هست...

قاسم یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 11:59 http://www.panjereno.ir

ای کاش بجای این سریال های مزخرف و خزعبلاتی که به اسم اخبار به خورد ملت میدن یک کم کنترل خشم یاد ملت می دادن.
قول میدم 20 درصد زندان ها خلوت تر می شد.

شهناز یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 14:05

دکتر جان وقتی جامعه شهری ما از لحاظ فرهنگی به چندین قرن عقب گرد داشته از جوامع روستایی مان نباید انتظاری بیش از این داشته باشیم.

پریسا یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 19:02

اخی ایشالا زودی ازاد شه..ولی کسی که همه عمر شیر وماست وپنیر طبیعی خورده فک نکنم به این راحتی ها بتونه لب به پاستوریزش بزنه!!!!!

آلا یکشنبه 13 شهریور 1390 ساعت 23:03

تکون دهنده بود..عشایر واقعا غیرتمندند اما من اصلا فکر نمی کردم که توی زندان بعد از ده سال باز هم اینطور بمونند...جالب بود

سکوت(دانشمنگ) دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 00:53 http://daneshmang.blogfa.com

واقعا روحیه میخواد ۱۰ سالبه یه امید دور دل ببندی و اینطور زندگی کنی...

دکتر نفیس دوشنبه 14 شهریور 1390 ساعت 15:22 http://drnafis.blogfa.com

خودساخته س ... !

رومینا سه‌شنبه 15 شهریور 1390 ساعت 00:05

خیلی از افراد که آزادند و هیچ مشکلی ندارند باید از او بیاموزند امید را و اعتماد به نفس را .
ممنون آقای دکتر!

مینا سه‌شنبه 15 شهریور 1390 ساعت 10:50 http://www.roz2562.blogfa.com

مردان طبیعت اخلاق خاصی دارند. دقیقا مثل پدر بزرگ مرحومم. با اینکه همیشه سر زمین و آبیاری بود اما مراقب سلامتیش بود و در نهایت در سن ۹۵ سالگی فقط با بیماری فشار خون که سن ۹۲ سالگی مبتلا شده بود مرحوم شد.

منجوق چهارشنبه 16 شهریور 1390 ساعت 11:17 http://manjoogh.blogfa.com/

ایشاللا

دخترک حواس پرت چهارشنبه 23 شهریور 1390 ساعت 15:04 http://www.eliaziz.blogfa.com

خیلی بامزه بود این نجفقلی خان شما اما واقعا از خودم خجالت کشیدم

Amirhosein دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 12:10

دکتر واقعا یک میلیارد تومان جور کرد تا دیه رو داد ؟؟؟؟؟ خیلیه ها .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد