خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

آخرین نفس های یک سال کهنه

اسفند از نیمه که رد می شه دیگه معمولا این باقی مانده سال را کسی به رسمیت نمی شناسه همه دم از سال نو می زندد .انگار این 10-15 روز دیگه اضافیه بعضی وقت ها آدم حس میکنه همون 10-15 روز اضافیه که به هیچ دردی نمیخوره


-خوردن یک موز

تو بیمارای امروز زندان یکی بود که قیافه و ظاهرش نشون می داد که یکم از نظر عقلی کمبود دادره .برای معاینه اومد

هر چی میپرسیدم میگفت آره:دستت درد میکنه؟

میگفت :آره

سرت

پات

بدنت


می پرسم واسه چی زندانی؟

میگه:یه موز خوردم

میگم:کسی را واسه خوردن موز زندان نمی کنن

میگه :از تو یخچال یکی برداشتم

میگم بقیه اش؟

میگه:شب بود.رفتم خونشون و از یخچال غذا خوردم و داشتم موز می خوردم که گرفتنم.صاحب خونه سرهنگ بود


-خدا نکنه دزد باشم:

یه زندانی جوان را معاینه میکنم ظاهرش و گفتارش با بقیه یکم فرق میکنه و عد میگه که لیسانس حسابداری داره.

میگم اینجا بیشتر زندونی ها لیسانس مواد دارند و تخصص سرقت

میگه خدا نکنه من سارق بشم.اصلا به قیافه من سرقت و این چیزها میخوره

میگم جرمت چیه؟

میگه زنا

میگم به نظر من کاش خدا می خواست سارق بودی

-حرفه تخصصی

یه زندانی دیگه اوردن به جرم سرقت ضبط ماشین و....

بهش میگم 206-207 و...را چه جوری درشونو باز میکنی و ظبط و..می بری

میگه:من فقط رو پراید کار میکنم پژو تخصص ما نیست دکتر


مگه کرم داری:

یه زندونی را دارم ویزیت می کنم

میگم مشکلت چیه میگه بتادینم کمه و کرم دارم

من:بتادین؟چی بتادین؟کرم؟

کی دیگه داد میزنه دکتر این متادونش کمه و انگل داره


شاملو و مصرف مواد

دارم با مریضی که واسه ترک اعتیاد اومده حرف میزنم

چشمم به کتاب شاملوی روی میز من که می افته میگه:من یکی از دلیل مصرف موادم شاملویه؟

من:چی شاملو

میگه:آره شعر های شاملو را که میخونم بعدش وسوسه مواد میاد سراغم

من:میگم ترانه های داریوشو شنیده بودم ولی شعر های شاملو را نه

بهش میگم میخوایی چند تا کتاب دیگه از این نویسنده های ارشادی بخر تا اینکه شعراشونو خوندی هوس ترک بزنه به سرت

پی نوشت:

امسال تولد دخترکم از تمام سختی های سال ارزشمند تر و شیرین تر بود و این فرشته کوچولو باعث می شد که فراموش کنم:

-من در این سرزمین به دستور گزینش و...از کار دولتی محرومم

-من در این سرزمین دلم واسه اعدامی میسوزد

-من در این سرزمین عصبانی میشوم وقتی مجرمی که به جرم تجاوز زندان است با رابطه آزاد می شود

-من داغون می شوم وقتی زندانیان کودک می بینم و بچه های که به خاطر جرم مادر در زندانند

-من فراموش می کنم که دست خدا هم گله دارم
نظرات 27 + ارسال نظر
رها یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 15:01 http://raha-pharma.blogfa.com

سلام آقای دکتر
من خیلی وقته پای ثابت نوشته هاتونم ولی زیاد کامنت نمی ذارم. مطالبت خیلی قشنگن و البته کارت... خسته نباشی
راجع به اون پی نوشت: به نظر من همه سزای کار خودشونو می بینن ولی بچه ها سزای کار پدر و مادرشونو... واقعا دلخراشه

رویا یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 15:09 http://romana.blogsky.com

سلام

تا بحال یک پزشک آنهم پزشک زندان خاطرات خود را نمی نوشت. برایم جالب بود..


به من هم سر بزنین

به آرزوهای قشنگتون برسین...
رویا

مریم یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 15:25

سلام
پستهای قبلی که واسه کمک به بچه ها بودو خوندم.
شاید یه نفر نتونه کمکی کنه اما اگه همه با هم کمک کنن شاید بشه.
شما یه وبسایت راه اندازی کن و یه درگاه پرداخت آنلاین بذار اونجوری هرکس هرچقدر بتونه کمک میکنه.
اگه این امکان بود من همین الان هرچقد میتونستم هرچقدرم کم واریز میکردم تا شاید پول واسه اینجور بچه ها جمع بشه.
من طراح وب هستم اگه کمکی هم از دست من بر میاد کمک میکنم.
موفق باشید.

سلام
مرسی از لطفتون
مشتاق داشتن یه وب هستم ولی

نازیلا یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 18:17 http://florance.mihanblog.com/

بله امسال هم با همه خوبی ها وبدی هاش گذشت
سال نو مبارک آقای دکتر

کیاناز یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 21:23

قشنگ مینوسید سال خو ب پربرکت و سرشار از نعمت با سلامتی روز افزون رو براتون در کنار خانواده آرزومندم

پزشک یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 23:21 http://eltiam.persianblog.ir

بهار مبارکت و خدا قوت

one یکشنبه 28 اسفند 1390 ساعت 23:37

سلام. من اما بیشتر از خود عید عاشق همین ۱۰ - ۱۵ روز قبلشم.
مدت زیادیه خواننده خاموشم. فقط خواستم آخر سالی یه خسته نباشید حسابی بهتون بگم. از ته قلبم آرزو میکنم سال جدید هرروزش براتون بهتر از روز قبلش باشه.
آقای دکتر؛ غصه نخور بیخیال! آخرش هممون جامون یه جاست. انگار که از اول نبودیم.

لحظه هاتون قشنگ

گیس گلابتون دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت 14:53 http://gisgolabetoon.blogfa.com/

دکتر عزیز
کار دشواری داری. حق داری که گله داری ولی خداییش من یکی با نوشته هایت و تجربه های قشنگت و نگاه طنزی که داری...خیلی حال می کنم. سالی پر از شادی و موفقیت و تندرستی برایت آرزو می کنم.

امین دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت 16:42

http://s2.picofile.com/file/7332344943/%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2_%D9%84%DB%8C%D9%84%D8%A7_%D9%81%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%B1.mp3.html


برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
مبارک بادت این سال و همه سال
همایون بادت این روز و همه روز


عاشقان، ای عاشقان مژده‌ عید آورده‌ام
عاشقان، ای عاشقان مژده‌ عید سعید آورده‌ام
عاشقان، ای عاشقان از باغ سبز آسمان
ارمغان، عشق و امید آورده ام،ارمغان، عشق و امید آورده ام

عاشقان نوروزتان پیروز باد

عاشقان هر روزتان نوروز باد

عاشقان خورشید و ماه بختتان
چون چراغ عشق جان افروز باد


کامتان شیرین و رنگین خوانتان
عاشقان دست من و دامانتان
با سحرخیزان و گلریزان صبح
شادی دل‌ها نوید آورده‌ام


مژده صبح سپید آورده‌ام

عاشقان نوروزتان پیروز باد

عاشقان هر روزتان نوروز باد

عاشقان خورشید و ماه بختتان
چون چراغ عشق جان افروز باد



نام آزادی به سنگی جسته‌ام
این نشان از آن شهید آورده‌ام

قفل در قفل است اگر این روزگار

خوشه خوشه من کلید آورده‌ام
بی قراران را قرار جان و دل
نا امیدان را امید آورده‌ام


عاشقان ایرانمان جاوید باد
بر سرش گلسایه از خورشید باد
عاشقان تا جاودان در زندگی
کاروان سالار ما امید باد


صد درود و صد سلام از عاشقان
بر تو ایران، بر تو ایران، بر تو ایران همیشه جاودان

دارچین دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت 21:24

سلام چند ماهی است با وبلاگتون آشنا شدم. خوب می نویسید. سال نو پیشاپیش مبارک.

آمیتیس دوشنبه 29 اسفند 1390 ساعت 21:55 http://todream.blogsky.com

سلام دکتر
طرف خودش اعتراف کرده کرم داره مثلن شاید آسکاریس داشته حالا شاید بتادین هم در این مواقع به یه دردی بخوره. تعجب نداره که.

امیدوارم خدا پی نوشت رو بخونه و یه سری بهتون بزنه
سال نو مبارک

ساحل نشین سه‌شنبه 1 فروردین 1391 ساعت 10:43 http://darie.blogfa.com

از سرزمین های دیگر خیلی خبرم نیست اما
اینجا
اغلب گرفتاریم و گاهی...دچار!
از رنج هایی که گفتید و بسیاری که نگفتید به قدر رفع تشنگی چشیده ام
تنها دعا می کنم
برای سالی که قدری رنج هایتان کمتر شود...
------------
دردهای من
گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست
درد مردم زمانه است
مردمی که چین پوستینشان
مردمی که رنگ روی آستینشان
مردمی که نامهایشان
جلد کهنه ی شناسنامه هایشان
درد می کند

من ولی تمام استخوان بودنم
لحظه های ساده ی سرودنم
درد می کند (قیصر امین پور)

پزشک سه‌شنبه 1 فروردین 1391 ساعت 19:36 http://eltiam.persianblog.ir

بهارت مبارک دکتر

کارمند دستکاه عدالت سه‌شنبه 1 فروردین 1391 ساعت 23:49

سلام دکتر جان سال نو مبارک
حالم بد میشود وقتی مردمان سرزمینم را می بینم که جه کسانی برایشان قضاوت می کنند
شب اعدام رئیسی و حسن زاده و هراتی حالم بد بود هر جند حقشان بود
د

مامان دیانا پنج‌شنبه 3 فروردین 1391 ساعت 00:45 http://ourdiana.blogfa.com

پ ن : من هم !!!

سارا شنبه 5 فروردین 1391 ساعت 12:09 http://roman13882010

سلام آقای دکتر عیدتون مبارک

دانشمنگ یکشنبه 6 فروردین 1391 ساعت 10:51 http://danesh.mang.blogfa.com

شما ٬ من خوبی هستید به این خوب بودن ادامه دهید حتی اگر نذارند

مانا دوشنبه 7 فروردین 1391 ساعت 16:25 http://www.manaasemani.blogfa.com

ماجراهای اولی حسابی خندوندم و با آخری ها دلم گرفت

سرهنگ دوشنبه 7 فروردین 1391 ساعت 21:52 http://aghapoli3.blogfa.com

فقط به خاطر یه موز؟

خانوم نویسنده سه‌شنبه 8 فروردین 1391 ساعت 03:23 http://khanumenevisandeh.blogfa.com

سلام
از وبلاگ آقای دکتر آرش اومدم اینجا
خیلی جالبه نوشته هاتون
خدا حفظتون کنه امثال شما رو برای این ممکت
دخترتون باید یک ساله باشه خدا نگه داره واستون
سال نوتونم مبارک

ماندالا چهارشنبه 16 فروردین 1391 ساعت 01:06 http://wordpress.com

خنده ماسید رو لبم...

ستایش شنبه 19 فروردین 1391 ساعت 16:58

دلم یجوری شد وقتی جملات آخرو خوندم...
خاموش خوندم اینجا رو ولی دلم نیومد که ننویسم:
که ما به وجود شما و امثال شما و طرز فکرتون افتخار میکنیم؛
به امید روزهای خوب تر :)

شهناز یکشنبه 20 فروردین 1391 ساعت 10:24

باسلام و تبریک سال نو و بهترینها برای شما و خانواده محترم در سال جدید همواره موفق، شاد و سلامت باشید.

somayeh سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 12:55

سلام آقای دکتر
خسته نباشین
نوشته هاتون زیبا بود.امیدوارم همیشه روحیه ی خوبی داشته باشین.
منم سر پستی که هستم خیلی دلم برا آدما میسوزه
مشکلات خودم یادم میره.دوست دارم به همه کمک کنم

بیتا پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 14:33 http://www.bj6690.blogfa.com

سلام
بطور اتفاقی با بلاگ شما برخوردم
داشتم پست هاتون رو میخوندم که رسیدم به این جمله:...اینجا بیشتر زندونی ها لیسانس مواد دارند و تخصص سرقت...
بعنوان کسی که 4 سال رشته مهندسی مواد رو خوندم شدیدا معترض شدم به این طرز نگارشتون
فکر نمیکنم طنازی کردن!!!جهت خوشایند خواننده هاتون از طریق مضحکه قرار دادن اسم یک رشته سنگین و با ارزش، در شان و شئون کسی که اسم پزشک رو یدک میکشه باشه!
یا مطلب ننویسید یا وقتی مینویسید سعی کنید انقد اطلاعاتتون بالا باشه که چیزی ننویسین که به کسی توهین شه!
باتشکر

در گوشی پنج‌شنبه 31 فروردین 1391 ساعت 07:55 http://shooikar50-50.blogfa.com/

چرا محرومید دکتر جان؟

Amirhosein دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 11:48

با سلام
دکتر جان مطالب زیبا و خاطرات قشنگتو خوندم
درد هایی که گفتی واقعا تو دل هر ایرانی هست . دلم میخواست تو اخرین پست کامنت بزارم اما این جمله های اخر این پست واقعا یه پیز دیگه بود
واقعا واست آرزوی سلامتی و شادی شما ، دختر نازت و هر کسی که دوستش داری رو دارم
راستی شمال هم جای خوبی برای زندگیه . شمام که شغلت مورد درخواست همه جا هست . روش فکر کن
موفق باشی
(یه خواننده از آمل در حال خوندن وبلاگ خیلی خوبتون از محل کار)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد