خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

دالتونها

-برادران دالتون و لوک خوش شانس یکی از محبوب ترین کارتونهای زمان ما بود و البته هنوز هم هست و جالب اینجا بود که خیلی ها از جمله خود من بیشتر طرفدار دالتون ها بودیم تا لوک خوش شانس .و این بار من داستان دالتون های خودمان را برایتان تعریف میکنم و لوک خوش شانسشان

-سال پیش که دیدمشان 3 برادر بودند که به جرم مواد مخدر زندان بودند عیسی و موسی و شجاع

و ویژگی مشابه علاوه بر چهره ای که به هم شبیه بود این بود که ماهی یک نفرشان دچار بیماری روانی شدید می شد به قول خودشان بیماری که معجونی از افسردگی-سایکوز -و...و هر آنچه شما فکر کنید بود و به عبارتی هر ماه یکی از آنها بیمارستان روان بستری بود و هر روز هم یکی از آنها به بهداری مراجعه میکرد.و این مکالمه بارها تکرار میشد تو شجاعی؟نه شجاع که تیمارستانه و یا تو عیسی هستی؟نه من موسی هستم عیسی که بیمارستانه؟

و این برادارن دالتون از تفاوتهای که با آن دالتون ها داشتند یکی نوع جرم بود که اینها به جای بانک در کار مواد مخدر بودند و  اینکه زیاد تفاوت قدی با هم نداشتند و به شدت هم با هم مهربان بودند


و چند روز قبل در ویزیت روزانه بیماران دوباره سر و کله دالتون ها پیدا شد . این بار به جرم سرقت و عیسی موسی شیروان .می پرسم شجاع پس؟میگویند شجاع که بیمارستانه 

می پرسم مگه بانک زدید که سه تای دستگیر شدید؟

میگن:نه دالتون وسطی رومون اعتراف کرده

ابهامی که یک ساله تو ذهنمه را مطرح میکنم:

می پرسم کسی هم تو خانواده شما هست که زندان نباشه و اهل خلاف نباشه؟

سه نفری میگویند لوک خوش شانس

میگم: مگه لوک خوش شانس با شما نسبتی داره(با لحنی طنز)

سه نفری:آره داداش بزرگه هست اون تو کار خلاف نیست

و  این دالتون های به جای نگاه به لوک خوش شانسشان و الگو برداری از او  برادر کوچک(شجاع) الگوی رفتاریشان است و به نوعی از آخر به اول خلاف کار شده اند




نظرات 14 + ارسال نظر
مامان سارا سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 14:22

خیلی با نمک بید

هشت الهفت سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 16:06 http://hashtalhaft.persianblog.ir

من طرفدار لوک خوش شانس بودم چطور؟؟؟؟

مهرسا مستقل سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 16:21 http://roozhayebehtar.persianblog.ir

چقددددددددد با مزه بودن دالتونااااا

باران سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 19:36 http://rainylady1.blogfa.com

سلام
نوشته هاتونو دوس دارم. زندان جاییه که تجربه اش به عنوان یه پزشک واسه من دور از ذهنه و اینجا با نوشته های شما می تونم اون محیط رو تجسم کنم.
لبنک کردم وبلاگتون رو واسه دسترسی راحت تر.

بیشعورشناسی سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 22:44 http://www.lalikue.blogfa.com

همینه دیگه وقتی یه کارتون بشه الگوشون می شن این. عجیب هم نبوده که از کوچیکه الگوبرداری کردن چون جک دالتون که از همه کوتاه ‌تر بود سردسته دالتونا بود.

آمیتیس سه‌شنبه 9 خرداد 1391 ساعت 22:48 http://todream.blogsky.com

سلام دکتر
این پست رو خیلی دوست داشتم جالب نوشتید
من طرفدار بوشوک بودم هیچوقت تکلیفش روشن نبود که اون آقا مهربونه لوک خوش شانسه یا یکی از دالتونها

کِلکــ شید چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت 00:43 http://hoorshid.blogsky.com\

:)))))))))

منجوق چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت 12:11 http://manjoogh.blogfa.com/

احتمالا از نظر اینها برادر بزرگتره خیلی بی عرضه هست

س.م چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت 14:38 http://www.raaavi.blogfa.com/

سلام....

بیچاره لوک خوش شانی

امین چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت 21:24

جالب بود

دکتر نفیس چهارشنبه 10 خرداد 1391 ساعت 23:10 http://drnafis.blogfa.com

چه اسم لوک خوش شانسم معلومه !!!

یه آشنا پنج‌شنبه 11 خرداد 1391 ساعت 07:47

به نظرم این دفعه اصلا جالب ننوشته بودی دکترا

المیرا یکشنبه 14 خرداد 1391 ساعت 12:57

نفیس چقد حسودی . به نظرم این بامزه ترین پستت بود دکتر

دکتر نفیس دوشنبه 15 خرداد 1391 ساعت 00:57 http://drnafis.blogfa.com

بابا ! کامنت بالایی مال من نبود که ! مال "یه آشنا " بود المیرا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد