خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

مهندس جان مواظبی؟

اگه سری به نیازمندی های روزنامه ها بزنید پر از آگهی های است که از شما درخواست دارند که مدرک مخصوصا مهندسی تونو واسه رتبه بندی و...شرکت بدهید با شرایط عالی .و تو این وضعیت اقتصادی خیلی ها بدشون نمیاد در قبال پول این کار را بکنند یا اصلا با طرف شریک شوند و مدرکشونو واسه ثبت شرکت بدن.

آدم های را  که میارن زندان معمولا چون ناگهانی و غیره منتظره هست معمولا با لباس کار یا لباس معمولیه ولی اون روز در بین ورودی ها  یه آقایی بود متشخصص با لباسی رسمی(البته کمر بند و کت و کاپشن و کفش و...تو زندان ممنوعه و از زندانی میگیرن)و صورتی اصلاح شده  و مودب .بهش تنها چیزی که نمیخورد این بود که بین اون زندونی ها باشه.معاینه شد .فشار خون و چربی داشت دارو واسش نوشتم و از می پرسم:

اینجا چیکار میکنی؟

میگه:قصه اش طولانیه

میگم چی شده ؟زندانی مالی هستی؟

میگه :نه  تو دردسر افتادم و تعریف میکنه:

تو صفحه نیازمندی ها چشمم به آگهی افتاد که یه شرکت واسه ارتقا رتبه به مدرک مهندسی نیاز داشت.منم بازنشته بودم گفتم  بد نیست شرایطشو بدونم زنگ زدم و قرار شد که من مدرکم را واسه کار شرکت بدم

اما این شرکت  با مدرک آقای مهندس شروع به کار میکنه و مهندسو به عنوان مدیر عامل معرفی میکنند .چون خودشون که مدرک نداشتند و با آشناها و شرایطی که داشتند تند و تند تو مناقصه ها برنده میشن و کار می کردند تا اینکه شرکت یه کار انتقال آب را برنده میشه(شاید هم می برندندش)و کار شروع میشه شرکتی که مهندس نداره و تجربه این کار ها را و به دلیل ریزش منطقه کار متاسفانه سه تا کارگر جونشو از دست میدن کارگر ها هم بیمه نبودند .خانواده ها شاکی میشن و کار به دادگاه میکشه و شرکت محکوم میشه اعضای شرکت هم همه تقصیرا را گردن مدیر عامل میندازند یکیشون زندان بوده تا مدیر عامل پیداش بشه .

تلفن مدیر عامل زنگ میخوره صدا آشنا نیست تا اینکه خودشو معرفی میکنه:مهندس ما با هم شریکیم شما مدیر عامل مایی

مهندس یادش میاد صحبت های معمولی و...میشه و طرف قصدشو از مزاحمت به عرض مهندس میرسونه:آقا ما کار گرفتیم و تنها یه امضای شما را میخواد شما بیا هزینه پرواز و حق زحمه آمدن و..همه را پرداخت میکنیم و از خجالتت در میائیم

مهندس میبینه  بد پیشنهادی نیست چمدونا را میبنده و از تهران 600 کیلومتر دور میشه از هواپیما پیدا میشه و به آدرسی که گفته بودن میره 100 کیلومتر دور تر از مرکز استان به مقرر شرکتی میره که با مدرک اون کار میکنه .زنگ میزنه به طرفهاش که من رسیدم شما کجائید .اونا هم میگن مهندس منتظر باش ما الان میائیم .مهندس به جای شریکا مامورای انتظامی را میبینه که بهش دستبند میزنن .هر کی باشه شوکه میشه

مهندس اصلا نمیدونسته چی شده و مدام میگفته برادر اشتباه گرفتید ولی تمام مشخصات کسی که مامورای دنبالش بودن با مهندس میخونده

مهندس را به دادگاه می برنن  ومهندس اونجا میفهمه که چی شده

اون مدیر عامل شرکتیه که سه تا کارگرش مردن باید دیه کارگرا را بده جریمه بده و........



نظرات 37 + ارسال نظر
خبرنگار جمعه 2 تیر 1391 ساعت 17:28

هنوز پستو نخوندم
فقط خواستم بار اولی که نظر میدم نفر اول باشم
خسته نباشی دکتر

مهندس جمعه 2 تیر 1391 ساعت 17:55

منم مدرکم دست یه آدمیه،همینجوری موندم،نه شرکت ثبت کرده و نه مدرکمو میده جی باید کنم؟

بگیر مهندس جان یا مدیر عامل نشو

ریحانه جمعه 2 تیر 1391 ساعت 18:35 http://lifewriter.persianblog.ir

این بنده خدا خب حقش نیست که تو زندان باشه

آره بیچاره
منتها شانسی که آورده اینه که امضاهاش واسه مدیر عاملی جعلی بوده و اون در جریان نبوده که مدیر عامله

مرضیه جمعه 2 تیر 1391 ساعت 18:53

بیچاره

[ بدون نام ] جمعه 2 تیر 1391 ساعت 23:05

bichare.fek konam azadesh konan kari nakarde k.
agaye doctor in matlabayi ke minivisi va bimarat kheili khandedaran midunam khodetun asabetun khord mishe vali man ke hesabi mikhandam bishtar az in latife ha va tanzha kholase kheili mamnun..

غزاله جمعه 2 تیر 1391 ساعت 23:28 http://stonerose.persianblog.ir

خط اول پستتون رو که خوندم به این فکر افتادم که منم از این کارا بکنم! اما وقتی تا آخرش خوندم دیدم همون بهتر که مدرکم تو کشو بمونه!

ناشناس شنبه 3 تیر 1391 ساعت 09:47

سلام دکتر جونم نیومدی نیومدی حالا که اومدی با چه خبر جگرسوزی اومدی هاااااااا منم مدرک مهندسی دارم دو سال پیش همدانشگاهیم که مدرکش ادبیات بود به من پیشنهاد داد با مدرک من یک دفتر مهندسی راه بندازه که من گول خوردم و قبول کردم اما وقتی اون رفت دنبال کارای ثبت شرکت یکی دیگه از دوستهام یک همچین موردی رو واسم تعریف کرد که من بشدت ترسیدم و مدرکم رو از دوستم پس گرفتم اما باعث شد باهم قهر کنیم و الان دو ساله که با هم قهریم هر چی هم باهاش تماس میگرم جوابمو نمیده
دکتر جونم به نظرت کارم درست بود یا اشتباه

هاله شنبه 3 تیر 1391 ساعت 10:26

چه کارایی که نمی کنن این ملت ایران!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟

کیهان شنبه 3 تیر 1391 ساعت 11:31 http://mkihan.blogfa.com

درود
مرسی از اطلاعات مفیدت.
به هر حال در چنین اوضاع آشفته ای این افراد باهوش و ناباب هستند که همیشه سود می برند.

مرضیه شنبه 3 تیر 1391 ساعت 12:36

ناشناس جان اون کسی که به خاطر اینکه شما مدرکتو بهش ندادی که کار خلاف قانون بکنه با شما قهر کرده از اولم دوستت نبوده

ناراحت نباش شما کار اشتباهی نکردی یه روز خودش متوجه میشه

ناشناس شنبه 3 تیر 1391 ساعت 16:24

ببین دکتر جونم جفافمو ندادی مضیه جونم جفافمو داد با تشکل از مضیه جوووووووون
دکتر

آره منم دیدم جواب داد نظرم یکی بود دیگه
چیزی نگفتم

نگار شنبه 3 تیر 1391 ساعت 17:50 http://drnegar.lxb.ir

وای خدایا چه وحشتناک.
این ها که گفتین حکمش صادر شده؟
قطعی شده؟
یعنی نمیشه کاری کرد؟
عجب کابوسی.....

مریم شنبه 3 تیر 1391 ساعت 18:53 http://www.2377.blogfa.com

حقش که نمیشه بگی نبوده ! بوده چون طمع کرده و این که شرکتی که تخصصی تو کارش نداشته با مدرک این آقا شروع به کار کرده و خب مشکل به وجود آمده ! پس این آقا هم مقصره !
و سلام .

سلام دکتر
خیلی وبلاگ جالبی دارین. خاطراتتون واقعا خوندنی هستن.
میشه وبلاگ شما رو لینک کنم؟
اگه وقت داشتین به وبلاگ منم سربزنین.

خواهش میکنم
چشم

آمیتیس یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 00:31 http://todream.blogsky.com

سلام دکتر
من هم یکی دو جا کپی مدرکم رو دادم ارزش داره؟
آقا این اسپانیا هم بد نیست ها البته الان دقیقه 53 بازیه با فرانسه، لینک به پست یورو 2012

ژیلا یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 00:49 http://www.drjila.com

درود
بیچاره کاش وکیلش بتونه براش کاری بکنه. واقعا گناه داشت چه آدمهای شیاد و بی وجدانی پیدا می شه!

اتوسا یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 08:28

بدبخت

محبوب یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 09:30 http://mahboob-mahboob.blogsky.com

دروووووووووووووووووووووووووود
خوبید دکتر؟ خوب میتونم بگم خیلی تکان دهنده بود. یعنی قانون هیچ اصلی نداره که بی گناهی این آقا ثابت بشه؟ امیدوارم اینطور باشه. خیلی بده که یک شبه زندگی آدم اینطوری از زمین تا آسمون عوض شه! ممنون بابت اطلاع رسانی

+ از این چشم های بالایی به منم گفته بودین چشمتون روشن اما... درک میکنم خیلی باید سرتون شلوغ باشه

سبینا یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 10:05 http://raeisa.blogfa.com/

خدا رو شکر کار ما با تلفات انسانی همراه نیست......با تلفات داده ای یا همون دیتایی همراهه..........که معمولا جریمه اش نقدیه

عموجون یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 16:00

من خوب میدونم چی میکشه,قوانین ایران مثل
سگ میمونه یا کاریت نداره یا اگه گازت بگیره و
فکش روت قفل شه دیگه به این راحتیا باز بشو نیست
مطمئن باش تا بیاد بیرون حداقل ‏۵‏ سال طول میکشه

هشت الهفت یکشنبه 4 تیر 1391 ساعت 22:10 http://hashtalhaft.persianblog.ir

پیش می آید دیگر چه می شود کرد

ناشناس دوشنبه 5 تیر 1391 ساعت 08:57

سسسسسسسسسسسسسلام دکتر جونم میدونی امروز چه روزی یک روز تاریخی یک روز بسیار زیبا روزی که من تونستم بیام به دنیایی با این همه زیبایی من تونستم بیام به دنیایی با این همه نعمتهای قشنگ. میدونم میگی این دختره دیونست اما من زندگی رو خیلی دوست دارم درسته دوران کودکی خیلی سختی داشتم ولیییییییییی همیشه با دید مثبت به زندگی نگاه میکنم و تا امروز به هر چی که از خدا خواستم رسیدممممممممم میدونم میگی خوب به من چه اما دلم خواست واست بگم چون امروز خووووووووووشحالم تبلدمه

تولدتون مبارک
همیشه خوش باشی

ابوعدنان سه‌شنبه 6 تیر 1391 ساعت 23:18 http://abooadnan.blogsky.com

این هم جزای کار مجازی

ناشناس شایدم دیگه شناس شدم؟ چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 12:52

سلام دکترجونم از دست این جام ملتهای اروپا که شما رو اینجوری مغشول کرده خوب نمیگید ما هی میایم میخونیم مهندس جان مواظبی
خدا رو شکر که همسر من اهل فوتبال نیست البته من وقتی مجرد بودم با داداشم همه بازیهارو دنبال میکردم اما الان همسری که خودش دوست نداره منو هم منع میکنه

سه تا بازی دیگه مونده

لالیکو چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 16:07 http://www.lalikue.blogfa.com

ای بابا. این مهندسا هم که دیگه با مدرکشون تجارت همه مدلی می کنن. مثالش همینا که مهر نظام مهندسیشون رو می فروشن....

خودم چهارشنبه 7 تیر 1391 ساعت 20:38

سایتتون جالبه، اتفاقی اومدم توش ولی خاطراتش با مزه بود!
البته خیلیاش جای تاسف داشت!
به عنوان پزشک زندان شغل خیلی سختی دارید و کمی ترسناک،
مواظب خودتون باشین، آدما شبیه محیط اطرافشون میشن! البته منظورم این نیست که خلافکار میشید، موندن تو این محیط ها در بلند مدت آدم رو عصبی میکنه.
بهتون تبریک میگم که میتونید بنویسیدشون.
ضمنا "کنترل" درسته!

مرمر پنج‌شنبه 8 تیر 1391 ساعت 12:41

چقدر خاطرات جالبی دارین ولی میحط کارتون یه کمی خوف داره.شما اونجا سربازیتونو میگذرونین یا محیط کارتونه؟

نه پزشک قراردادی هست

مارال جمعه 9 تیر 1391 ساعت 00:12 http://masochism85.blogfa.com/

سلام
من تازه کل آرشیوتونو تموم کردم خیلی جالب مینویسید
بیچاره آقای مهندس
راستی چرا دیگه از خودتون نمینویسید؟
قبلا یه پستایی هم به زندگی خودتون اختصاص میدادین
خوشحال میشم به وبلاگ من یه سری بزنید
منم تو لینکاتون میزارید؟

ریحانه جمعه 9 تیر 1391 ساعت 14:59 http://behamin3000.persianblog.ir

دکتر میگم خیلی بد شد آلمان باخت ....:(

مهرسا مستقل شنبه 10 تیر 1391 ساعت 11:11 http://roozhayebehtar.persianblog.ir

آخی طفلکی

راستی جناب دکتر٬ ما شما رو لینک کردیم از اول وبلاگداریمون! خبری بودا٬ قصد دیگه ای نداشتم!

پرنده آزاد سه‌شنبه 13 تیر 1391 ساعت 17:49 http://parandeeazad.blogfa.com

سلام دکتر جون وبتون عالییییییییه

با آرزوی موفقیت و شادکامی بیستر
ایام بکام

یک جراح چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 11:58 http://1jarah.blogfa.com

سلام.
وای آدم دیوونه میشه...!

شادی چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 17:19

بهترین هدیه به امام زمان عج ترک یک گناه است تک ‌نغمه‌ی شادی ما در جشن میلاد مهدی زهرا سلام‌الله ‌علیها، دعای فرج است.
به شاد باش میلاد مهدی زهرا سلام‌ الله‌ علیها ظهورش را صلوات
سلام بر مهدی امت‌ها
سلام بر عدل مشهور جهان
سلام بر ماه تابان
سلام بر خورشید تاریکی‌های پنهان
سلام بر ماه شب چهاردهم
سلام بر بهار مردم و خرمی روزگاران
سلام بر نور دیدگان مردم
خدایا با نور (امام مهدی) همه‌ی تاریکی‌ها را روشن کن.

گفتم که خدا مرا مرادی بفرست
طوفان زده ام، راه نجاتی بفرست
گفتند که با زمزمه ی “یا مهدی”
نذر گل نرگس صلواتی بفرست

دعا می کنم غرق باران شوید
چو بوی خوش یاس و ریحان شوید
چو یاران مهدی شمارش کنند
دعا میکنم جزء یاران شوید

ای منتظران وقت اذان نزدیک است
آقا به خدا به جمکران نزدیک است
آماده کنید خانه ها را زیرا
برگشتن صاحب الزمان نزدیک است

سر راهت در انتظارم
برده هجرت صبر و قرارم
جز ظهورت ای گل زهرا
به خدا حاجتی ندارم
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور
سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد
مهدی به میان شیعه برمی گردد
با بوی خدا و با وضو می‌آید
از کعبه و سمت رو به رو می‌آید
«او» آمدنی‌ست، لحظه‌ها می‌دانند
یک لحظه به عشق مانده، او می‌آید
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

میـــــــــلاد نــــــــــــور مـــــــــــبارک[گل][گل][گل]

http://medorder.blogfa.com/

وفا چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 17:52 http://www.memorynote7290.blogfa.com

سلام.

امیدوارم سوالی ک میپرسم جوابشو بدین.تهدید نبودا[زبان]


اگه ی شخصی ی بار ناخواسته مواد مخدر مصرف کرده باشه چ مدت زمانی طول میکشه تا کاملا از بدنش خارج بشه؟و ازمایشش سالم نشون بده؟

البته نوع مواد هم نمیدونیم چیه.

سلام
24-72 ساعت

رز گل چهارشنبه 14 تیر 1391 ساعت 18:28

من کنکورمو دادم از این به بعد میتونم با خیال راحت به وبلاگتون سز بزنم[:S027: فقط واسم دعا کنین از پشت کنکوری شدن وحشت دارم جز پزشکی هم قرار نیست رشته ی دیگه ای انتخاب کنم اگه قبول نشم...

دعا میکنیم

دریا پنج‌شنبه 15 تیر 1391 ساعت 10:22 http://yourehearts.blogfa.com/

سلام خوبی دکترجون.......
بنده خدا ......اخرش چی میشه میتونه تبرئه بشه ؟
عیدتون مبارک دخترخانم بوس

گلابتون بانو شنبه 17 تیر 1391 ساعت 02:05 http://golabatoonbanoo.blogsky.com

بنده خدا تو چه هچل یافتاده. آش نخورده و دهن سوخته...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد