خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

بد و بدتر

کلاهبردار یا دزد

دارم بیمارا را ویزیت می کنم اتاق معاینه من زیاد هم خصوصی نیست یعنی ممکنه 2 تا 3 تا زندانی با هم بیان داخل یا علاوه بر زندانی یه سرباز یا مراقب هم تو اتاقه در حالی که من مریض معاینه می کنم ولی معمولا وقتی زندانی مشکل خاصی داره مراقب یا سرباز بیرون میره بعضی زندانی ها هم خودمونی تر هستند به قول خودشون البته با پزشک نه با سرباز و مراقب و مشکلی ندارن 


زندانی اول سارق هست و به طبع معتاد و قرصی و صد درد ودیگه و واسه پول موادش دزدی کرده و....درخواست متادون و قرص شب و...داره 

زندانی بعدی سر و وضع بهتری داره و زبون چرب تر معتاد هم هست و کلاه بردار عده ای آدم بیچاره را سرکیسه کردعه و چک بی محل و.....تحویلش نمیگیرم

با صدای که یکم هم بلندتره میگه :یه دزد معتاد و براش همه چی مینویسید .مگه من دزدم و....

بهش میگم 

یه دزد کاری به اعتماد مردم نداره

تو به مردمی که بهت  اعتماد کردن  خیانت کردی  این خیلی بدتر از کار دزدیه که به خاطر غفلت  به مردم ضرر میزنه 

شما کدام را ترجیح می دهید ؟

نظرات 26 + ارسال نظر
شیدا یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 18:57 http://alpha-beta.persianblog.ir/

منم با شما موافقم

dr.midya یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 18:58

salam aghaye dr khubin?
tu yeki az postatun khundam ke zendaniha az hyoscine be onvane yek no mokhadder estefade mikonan ke serfan be khatere tashabohe esmi nist chon hyoscine yek shol konandeye azolat ast ke baese khab aludegi mishavad pas kheili ham talghin nist va dose aye balaye in daru side effect hayi mesle mokhadder ha darad
manba`:katzong

مرسی دکتر جان جالب بود

ولی معتادا که این اطلاعات ناب را ندارند و کاتزونگ که نمی خونن
اولش به خاطر تشابه اسمی همون ئین اخر بهش رو آوردند و بعد که دیدن نه بد هم نیست ادامه دادن

شکیبا یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 19:08 http://sh44.blogfa.com

سلام
چه کلاهبردار از خودراضی بوده لابد توقع داشته براش فرش قرمز پهن کنی و دست بزنی

اره بابا
فکر می کنن فقط فاتل و دزد و...مجرمند
کسانی که اختلاس و دزدی و دروغ و....هستند اینا خوبن

مینا یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 19:09

منم باهات موافقم - نمی ترسی با قاتل ها تو یه اتاق باشی ؟؟

الان نه زیاد دیگه

مگی یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 20:15 http://یdonara.blogfa.com

آدم غافل به نظرم معصوم تر از آدمیه که کلی فکر کرده،بعد با تصمیمِ خودش اعتماد.به همین دلیل از دزدا بیشتر بدم می آد.گرچه فخر فروختنِ کلاه برداره برایِ باکلاس تر بودنِ جرمش،باعث می شه از هردوشون به یک اندازه بدم بیاد!

کلاه بردارها اعتماد آدم ها ا می دزدند

خبرنگار یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 21:19

هیچ کدومو ترجیح نمیدم ولی در کل با این قسمت از نوشتتون کمی تا قسمتی موافقم ----»»"تو به مردمی که بهت اعتماد کردن خیانت کردی این خیلی بدتر از کار دزدیه که به خاطر غفلت به مردم ضرر میزنه "

پزشک زندان همیشه درگیر انتخاب بین بد و بدتر است

غزاله یکشنبه 23 مهر 1391 ساعت 23:08 http://stonerose.persianblog.ir

کار دزد مثل گرگیه که به گله حمله می کنه و همه گوسفندا با دیدنش فرار می کنن و نهایتا یکی دو تا که از بقیه کندتر بودن به چنگش میفتن
اما کلاهبردار اون گرگیه که لباس گوسفند رو می پوشه و می ره وسط گله و در یک آن همشون رو غافلگیر می کنه.

رهاورد دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 01:04 http://nrahavand.blogfa.com

بنظرم کلاهبردار رو باید آتیش زد ... ولی وضعیت یه دزد فرق می کنه اون گاهی از روی نیازه ولی یه کلاهبردار یه آشغال به تمام معناست

آرزو دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 01:46

خیانت به اعتماد وحشتناکه ...

دو ماه و نیم از روزی که فهمیدم بهم خیانت کرده می گذره ... هر روز حالم بدتر می شه.

نیکا دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 02:06 http://colorsofawoman.blog.com

فکر کنم هر دو گناهکارند
فرقی ندارند
هر دو از غفلت مردم استفاده کردند

نیلوفر دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 07:27

مسلما هیچ کدوم ! ولی 100% دزد به کلاهبردار ارجحیت داره مرسی دکتر جان

نوا دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 08:17 http://siberangi.blogfa.com

هیچ کدام

طناز دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 08:34 http://tannaazz.persianblog.ir

والا خوب دوتاشون بدن کلاه بردار بدتر

تفاوت سگ زرد و شغاله

هیوا درویش دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 12:02 http://lebloguetelegraphique.wordpress.com

سلام. وب‌لاگ شما را گمانم ازطریق وب‌لاگ کمانگیر پیداکردم. درباره‌ی دزدی و کلاه‌برداری، از قدیم و ندیم گفته‌اند «دزدی هنر است، شیّادی هنری‌والاتر!» نمونه‌های خیره‌کننده‌اش را هم البتّه نه دربین زندانیان، که درمیان زندانسازان و زندانبانان به‌وفور می‌توان دید، موافقید؟

چرا که نه

آزیتا دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 17:05

من از هر دوتا بدم میاد اه اه!

عاطفه دوشنبه 24 مهر 1391 ساعت 22:32

سلام دکترجان
باهاتون موافقم.
من از خوانندگان خاموشم. خیلی نکته بین هستین و همیشه به نکات ظریفی اشاره میکنین. دیدگاهتون به زندگی رو دوست دارم و از شنیدن ( خوندن) اونها لذت میبرم.
امیدوارم همیشه خوب و سربلند باقی بمونین و بالندگی و شکوفایی دختر عزیزتون رو شاهد باشید

کیهان سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 07:47 http://mkihan.blogfa.com

درود
حق با شماست.
من هم بودم همین کار را می کردم

یه دوست سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 14:10

به نظر من که هر دوشون بدن و اگه بخوایم انتخاب کنیم و از وازه بد و بدتر استفاده کنیم کلاهبرداری بدتره

راستی دکتر این واژه بد و بدتر هنوز از دهنتون نیفتاده چقدر تو محیط دانشگاه ازش استفاده میکردین !!!!!

پژمان سه‌شنبه 25 مهر 1391 ساعت 23:25

راست میگی دکتر جون اما جای یه ولی داره .....

منم این حسو داشتم

نمی دونم تو این قضایا حق انتخاب داریم یا نه....
البته بعضی وقتا یاد یه شعر خیام می افتم و حتی به قیمت خریدن جهنم ....خودمو اروم می کنم

خیلی سخته

تنها جرمی که حس انتقامو روشن میکنه تجاوزه
وقتی دخترو نگاه میکردم نمیتونستم اروم بگیرم اگه سراغ یه اینکاره رفته بود شاید ادم اروم میگرفت ولی اینجوری نبود سادگی بچگی خانواده دار بودن با سیلی صورت رو سرخ کردن از نگاهش میبارید ولی الان غرور خورد شده صورت له شده


وقتی یادم میاد هنوزم خوابم نمیبره ، دعا میکردم از شدت تعزیر تو سوییت منو بالا سرش ببرن

حیف که زود گفت

ولی دکترا باید نجات بدن کمک کنند...

هدی۳۲ چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 10:52

سلام دکتر خسته نباشید دومی قابل ترحم تره

یک زن چهارشنبه 26 مهر 1391 ساعت 14:43 http://reyfa.blogfa.com

سلام وبلاگ شما از آن وبلاگهایی ست که من باید تهش را در آورم
خدا به دادم برسد
خیلی کنجکاو هستم ببینم چه نوشته ای
قصه ای را در وبلاگم آغاز کرده ام به این امید که بتوانم ادامه اش دهم
حکایت های زنان است و دنباله دار
شما را به خواندن آنچه از از زبان زنان این آب و خاک شنیده ام دعوت می کنم

دوست بزرگوار و عزیز
رسما"از شما دعوت می شود تا در "جشنواره بزرگ کتابخوانی مجازی"شرکت فرمائید.
مایه مسرت ما خواهد بود اگر به عنوان همکار افتخاری در اجرای این جشنواره همکار ما باشید

مامان ارین واروین جمعه 5 آبان 1391 ساعت 11:55

هردو کاربدیه اما کاملا حق باشماست...
منم ازکلاه بردارها بیشسنر بدم میاد...
وبدتراینه که کلی ادم کلاهبردار که معتادم نیستن وتحصیلکرده هستن و وضعشون خوبه تو دور وبرم میبینم که بسیارهم مورد احترام تحسین مردم هستن....
اما مگه بااین بحران اقتصادی ووضع داغون جامعه کسانیکه دوست دارن زندگی بهتری داشته باشن ووجدان درست حسابی هم ندارن راه درست تر گره ازکارادم بازمیکنه...
ما با دوتا حقوق کارمندی و دو تا بچه کوچیک ازفرط فشار اقتصادی داریم دیوونه میشیم وتنها چیزی که کمکمون میکنه تا خودکشی نکنیم اینه که تو تصوراتمون امیدواریم فردا روز بهتری ست....

مریم چهارشنبه 10 آبان 1391 ساعت 10:21 http://epmtyroad.blogfa.com

منم موافقم دکتر ! کلاهبردار خییییلی بدتر از دزده ...
مال از دست رفته رو میشه به دست آورد اما هیچی جای اعتماد از دست رفته رو نمیتونه پر کنه ..

محسن کریمی یکشنبه 6 اردیبهشت 1394 ساعت 15:14 http://www.4q.blogfa.com

سلام
تو دکتری داروتو بنویس !
قابض بهشت و جهنم که نیستی !
مگه قاضیی که در معاینه هم حکم صادر می کنی و به خاطر جرمش تحویلش نمی گیری .
بدبختی مملکت ما اینه که همه قاضیند و قاضی ......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد