خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

پنج سال

به طور حرفه ای از سال 1381 شروع به وبلاگ نویسی کردم دوران دانشجویی بعدها تبدیل به وبلاگ یک پزشک سرباز شد و بعد تر ها تمام

مثل هر آغازی که یک پایان در بر دارد 

قبل از وبلاگ نویسی نشریه دانشجویی داشتم و می نوشتم

آن دوران عصر ارتباطات نبود 

عصر دسترسی آسان تر به اخبار و دیدن و شنیدن رویداد ها و موبایل ها هنوز به عنوان یک ابزار کار آمد در دست همه نبود


و این وبلاگ الان 5 ساله شده 

وبلاگی که گاه تا آخرین پله انتها می رود و باز پشیمانی و باز میگردد

خوانندگان حرفه ای دارد که گاه بعد از سالی در قالب یک پیام و یک ایمیل این رفتن به پله آخر را به تاخیر می اندازند

این وبلاگ سخت تلاش می کند که به پایان نرسد 


امیدوارم تحمل 5 سال نوشتن و آغاز شش سالگی این وبلاگ برایتان خسته کننده نباشد 


پی نوشت:

مثل همیشه نظرات ارزشمندتان را از من دریغ نفرمایید 


گوکل جان

وقتی تو قسمت آمار وبلاگ نگاه میکنم و کلماتی که ملت جستجو کردند و گوکل آنها را به وبلاگ من رهنمود کرده آدم گاهی مخش سوت میکشه 

آخه گوگل جان شما هم چشماتو میبندی و کلمات و عبارات خاک بر سری را به وبلاگ من رهنمود میکنی

اینا خوباش است

خاطرات شیاف گذاشتن

خاطرات دکتر رفتن

خاطرات پریود شدن

خاطرات............


و اون خاک بر سریاش که بماند

و یه چندتا عبارت که ظاهرا دوستان خیلی دنبالش هستن

1-نالوکسان:داروی است که ضد ترکیبات مخدر است و به صورت آمپول و در کسانی که به دلیل مسمومیت و مصرف زیاد دچار کاهش سطح هوشیاری شده اند در اورژانس استفاده می شود

2-شربت متادون 25:در ایران شربت متادون 25به دان معنا است که هر سی سی این شربت معادل 5 میلی گرم متادون یا یک قرص متادون 5 میلی گرم است و دوستان مصرف کننده متادون فریب این که شربت 40 و ...هست نخورند

3-روش زندگی در زندان و ...  هم در وبلاگ توضیح داده شده

4-چیکار کنیم تا تو زندان ...فلان نشویم هم گفته ام

5-مشکلات جنسی و...در قالب پیام جواب داده میشود یا به ایمیلتان جواب ارسال میشود



پی نوشت:

دوست عزیزی که در مورد دانشگاه و اسم من پیام گذاشته  ایمیل یا شماره تلفن بزار تا بتونم پاسخ بدم توی وبلاگ امکانش نیست 

چون خوب همه می فهمن و این گمنامی از بین میره