خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

دزد زده می شویم

درمرکز بازمیکنم ومیرم داخل یکی ازدرها بازه وشیشه در شکسته و این علامت تنهامفهومی راکه می رساند این است :دزد

داخل مرکز می رم در اصلی را بازنکردند یکی دیگه از درها راقفلشو شکستن(قفل های کتابی خیلی محکم هستند در اصلی مرکز قفل کتابی داشت و این در نداشت) به به گاو صندق مرکز رابازکردند و تمام موجودی متادون را بردند وبه هیچ وسیله ای دست نزدند وچیزی رابه هم نریختند نگ می زنم 110 یه مامور میاد

مامور:دزد اومده

من:آره

مامور:چیزیم برده

من:متادون

مامور:حالا شاکی هم هستی؟

من:پ نه په متهم هستم

صورت جلسه می کند و می رود

حس بدیه که دزد بیاد ازخونه یامحل کار و... آدم دزی کنه

یه حس نا امنی وبی اعتمادی

بیشتر از این کارخونه سازنده این گاوصندقها شاکیم که به راحتی باز میشه این گاوصندقاشون 



نظرات 66 + ارسال نظر

سلام
خیلی نوشت ههات اموزنده بود. واقعا تو زندان ها چی میگذره. ممنون میشم منو هم لینک کنی.

سپیده جمعه 29 دی 1391 ساعت 11:57

دوباره سلام ‏!‏ کجا تشریف دارید ؟ تا کی بیاییم و به در بسته با پست یه ماه نوشته بربخوریم ؟

آیلین جمعه 29 دی 1391 ساعت 18:58 http://zanikekalaghshod.persianblog.ir

جایی که اگر شاکی شوی..متهمت میکنند ! اینجا ایران است برادر !

ترانه ۵۲ شنبه 30 دی 1391 ساعت 08:09 http://t52.blogfa.com

دکتر دیگه نمینویسی ؟ وبلاگ خونیمون اومده پایین . لااقل یه دارو تجویز کن

خیلی وقته اینجا نیومدم..چقدرعوض شده وبلاگتون آقای دکتر
خانوم کوچولوتون خوبن؟

مهدی یکشنبه 1 بهمن 1391 ساعت 09:18 http://medicalteb.blogfa.com

سلام دکتر
مدتهاست خواننده خاموشت بودم اینقدر دیر به دیر آپ کردی حوصله مون سر رفت و به ناجار روشن شدیم!!

مشاوره و راهنمایی دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 17:03

مرکز مشاوره بینش:ارائه خدمات مشاوره در زمینه های مشاوه قبل از ازدواج ، مشکلات خانوادگی ، مشاوره تحصیلی ، افزایش اعتماد به نفس و مهارت های ارتباطی آماده ارائه خدمات میباشد.
مشاوره تلفنی:9092301628
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی :خانم طلایی
سعادت اباد خ 27 پلاک 4 واحد 4 88686141

گل سرخ سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 15:51 http://http://golessorkh.blogfa.com/

دکتر جان کار سختی داری

ریحانه سه‌شنبه 3 بهمن 1391 ساعت 22:28 http://lifewriter.persianblog.ir

کجایید؟..منتظر پست هاتون هستیم

آزیتا جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 04:26

دکترجون کجایی؟خوبی؟

خبرنگار جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 12:43


کجایی دکتر ؟
نگرانتم خدایی

زهرا جمعه 6 بهمن 1391 ساعت 21:37 http://www.manvakhaterehayam.blogfa.com

چقدر هیجان انگیز تا حالا صحنه ی دزدی ندیدم......

سپیده شنبه 7 بهمن 1391 ساعت 12:51

دی ماهم تموم شد پس شما کجایید ؟ چرا نمینویسید ؟

زهراکیانی جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 20:56 http:///zahrakiyani.blogfa.com/

اگه روزی دلم گرفت….

یادم باشد که خدا با من است …

که فرشته ها برایم دعا می کنند …

که ستاره ها شب را برایم روشن خواهند کرد …

یادم باشد که قاصدکی در راه است …

که بهار نزدیک است …

که فردا منتظرم می ماند…

که من راه رفتن می دانم و دویدن…

و جاده ها قدم هایم را شمارش خواهند کرد…

اگه روزی دلم گرفت،

یادم باشد که خدای من اینجاست…

همین نزدیکیها…

و من تنها نیستم…

ابوعدنان پنج‌شنبه 19 بهمن 1391 ساعت 18:14 http://abooadnan.blogsky.com

جشن تولده شما هم دعوتید

مرتضی یکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت 10:20

دکتر جان درود بر شما؛
مطالب خوبی منتشر کردید، پیگیری کردم هنوز برنگشتی جوابی به کامنت دوستان داده باشی، آیا حقیقتآ پزشک زندان هستی؟ یا این عنوان تشبیهی است از وضعیت کنونی اشتغال جامعه ی پزشکی؟
خوشحال میشم همچون سایر عزیزان از مطالب جدیدتون بهره مند شوم.
از طرف زندانبان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد