خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

جریمه ها

 جریمه اول:

صبح ساعت ۸ دارم میرم زندان.زندان تقریبا خارج شهر قرار داره مثل همیشه از دوربرگردان میرویم و بعد از جاده اصلی میگذریم و ۲۰۰ متر تا زندان که آنور جاده است.دم دژبانی زندان هستم که میبینیم ماشین پلیس راه پشت سرم مدام چراغ میزند.توی ماشین میشینیم تا افسر نیروی انتظامی بیاد .خبری نمیشه.پپاده میشم و میرم پیش ماشین نیروی انتظامی.بفرمائید؟

مدارک؟

من:بفرمائید مشکلی پیش اومده؟

افسر:چرا حق تقدم را راعایت نمیکنی؟

من:کدوم حق تقدم.مثل همیشه من از جاده رد شدم.ماشین نمیومد

افسر:نه یه پیکان میومد اگه سرعتش بیشتر بود میخورد بهت

من:خوب برو پیکان را جریمه کن که سرعتش زیاد بوده.

افسر:نه شما خلاف کردی باید جریمه بشی

من:آخه اتفاقی که نیفتاده بعد شما پلیس پیشگیری هم که نیستی آخه دلیله میخوایی جریمه کنی؟

افسر:نه من دارم قانون اجرا میکنم

من اعصبانی:ای بابا من الان تو زندان مریض دارم .خلاف هم نکردم وقت ما را نگیر

افسر:ممکن بود بمیری.باید جریمه کنم

من:به سلامتی پلیس ما پیشگو هم که شده.آخه سرکار اگه میخوایی جریمه کن جریمه کن.منتها این حرفها را نزن منطقی باش.من به ۱۹۷ زنگ میزنم

افسر:جریمه را مینویسد و میخندد ۲۰ هزار تومان.باید حق تقدمو رعایت کنی

من:من رعایت کردم سرکار انگار شما مشکل داری.من تعجب  میکنم چرا سالی ۲۷ هزارتا کشته تو جاده ها داریم از درایت شماست دیگه 

افسر :میرود


من:به ۱۹۷ زنگ میزنم.و میگه ما کاری نمیتونیم بکنیم .اعصبانی کلی داد میزنم .میگه باید بری فرماندهی نیروی راهنمایی و رانندگی

.ظهر تو برگشت میرم فرماندهی راهنمایی و رانندگی و میریم پیش فرمانده و میگم جناب سرهنگ من به این دلایل اعتراض دارم

۱ -افسر شما از ماشین پیاده نشد منتظرن که مردم برن به دست و پاشون بیفتن

۲-من خلافی نکرده بودم

۳-این ۱۹۷ شما هم که سرکاریه

۴-نیروهاتون جاده ها و نقاط پرخطر را ول کردن جهت کمک به حمل نقل یا تو کوچه ها جریمه میکنن یا جاهای که خلافی نکرده آدم

۵-این جریمه ۲۰ تومانی واسه خلاف نکرده نشون میده که شخصیه و این افسر میخواسته حال منو بگیره

جناب فرمانده میگه که کاری نمیتونه بکنه باید جریمه را پرداخت کنی بعد بری شوارای حل اختلاف شکایت کنی تا بعد بررسی بشه البته  سرهنگ خوش اخلاق بود

من:میخندم.

جریمه دوم:

دارم میرم خونه توی یک خیابان فرعی هستم که موبایلم زنگ میخوره شماره زندانه و نمیشه جواب نداد .یک لحظه جواب میدم و میگم زنگ میزنم که میبینم ماشین پلیس راه با جلوم می پیچه.میشینم تو ماشین ۵ دقیقه میشه که افسر میاد

چرا با موبایل حرف زدی:

من:احتمالا دلیل مهمی داشته و من یک ثانیه هم حرف نزدم

افسر:مدارک

افسر:جریمه باید بشی

من:اخه توی یک خیابان فرعی .چند ثانیه با موبایل حرف زدن چه تخلف حادثه ساز و مهمیه که شما میخوایی جریمه کنی

افسر:ما قانون را اجرا میکنیم

من:قانون میگه شما باید الان تو نقاط مهم حادثه ساز و ترافیک و.. باشی نه توی یک خیابان خلوت در به در دنبال یکی که جریمه کنی

افسر:وظیفه ما را به خودمون یاد آور نکن

من:اتفاقا به فرماندهتان هم یادآوری کردم

افسر جریمه را مینویسد

من:اگه با این جریمه مشکل حمل و نقل حل میشه بیشتر بنویس



نظرات 28 + ارسال نظر
احسان سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 08:40 http://ehsanhp.blogsky.com/

پلیس راه ژشت سرم......... اینو اشتباه نوشتی!

ولی در مجموع ته خنده بود!

ناهید کوچولو سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 09:59 http://mohandes-kocholooo.blogfa.com/

کمی خندیدم البته بیشتر دلم واست سوخت
اون دنیا حقت ازش میگیری؛ فقط خیلی صبر میخواهد

شازده خانم سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 10:25 http://shazdekhanoom.blogsky.com

من از همین جا به ماموران وظیفه شناس راهنمایی رانندگی خسته نباشید عرض میکنم و از اینکه همیشه با خانومها بسیار محترمانه برخورد میکنند و اجازه دور زدن ممنوع (با لبخند) را می دهند بی نهایت سپاسگزارم.
ضمنا وبلاگم فیلتر شد.

ای بابا چرا پس

ترازووور سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 10:44 http://tarazooor.blogfa.com

مشکل مملکت ما همین فلسفه وضع قانون ایجاد نظم و امنیت است ولی گاهی اجرای قانون خود منبع اخلال و بی نظمی ولی چون قانون باید اجرا بشه !

علی سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 11:18 http://dehati.blogfa.com/

ای آقای دکتر عزیز
همه چی مون باید به همه چی مون بیاد دیگه . کاش عمق فاجعه فقط همینقدر بود

واقعا که میاد
ولی عمقش خیلی بیشتره نیست؟

دست نوشته های عرفان مشدی سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 11:29 http://www.6ab.blogfa.com



اره دیگه خیابان های اصلی و پر خطر رو ول میکنن
خدایی نکرده ماشینشون خط خطی نشه
میان میچسبن به کوچه فرعی و این چرندیات
ولی دمت گرم به خاطر این حرفت
من:اگه با این جریمه مشکل حمل و نقل حل میشه بیشتر بنویس

خوشحال ها سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 11:30

به قول یکی از دوستان :آخه این مملکته که ما داریم

نمیدونم

مهندس آکله سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 12:05 http://mohandesakele.mihanblog.com

تو همه ی مشاغل از این سوء تفاهمات پیش میاد دیگه. برای خودتون تا حالا پیش نیومده یکی از دستتون شاکی باشه و در حالیکه میدونید طبق قوانین کارتون رو درست انجام دادین؟ منتها لحن کلام و طرز برخورده که این وسط حرف اول رو می زنه. که متاسفانه بعضی ها درست رفتار نمی کنن. لبخند بزنید دکتر جان...

شهناز سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 12:38

سلام دکتر جان
متاسفانه خیلی بد شانسی انشااله در جاهای دیگه شانس بیاری من اگه جای شما باشم قبضا رو میندازم رو میز رئیس زندان بگو اینهم بد موقع تلفن زدنتون خودتون پرداخت کنین.

نور سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 13:16

مملکت بی صاحب و شما بد شانس!!!!

rohollah سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 18:09 http://restless3.wordpress.com/


از گفتگوی‌شما و افسرای راهور خوشم اومد.. دمتون گرم که بهشون انتقاد وارد کردین،‌ یک فلکه‌ای هست در مسیر من، هر روز می‌بینم که یک موتوری راهور چندتا ماشین سنگین و کامیون رو نگه داشتن..
اینا انگار کارشون مچ‌گیری هست!
راستی شمام نگو "جریمه"، بگو "اعمال قانون"

سایه سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 23:04

این داستان نویسی شما خیلی باحاله
خوشم میاد ازش
قضیه هم جالب بود
به خاطر این جریمه ها خودتو ناراحت نکن
همه ی ما از این مدل جریمه ها میشیم
همیشه البته نه فقط تو رانندگی

ژه سه‌شنبه 19 بهمن 1389 ساعت 23:21 http://ahanabdideh.mihanblog.com

من تو یه شهرک آروم زندگی میکنم ، حتی تا حالا دزدی هم نشده ، ولی مامورین محترم راهنمایی- رانندگی همیشه به صورت فعال حضور دارن که به دختران جوان محله ی ما شماره بدن!!!
لابد اینم از وظیفه شناسیشونه!!!!

یه سیب تنها چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 00:17

خوب راست می گه دیگه..حق تقدم رو رعایت کن آقا جان..همیشه حق تقدم با پیکانه..حتی اگه شما سوار ماشین آتش نشانی باشی...آخه اون پیکان بیچاره نه بوق داره نه ترمز نه abs...بمیری خوبه ؟ آره ؟ آره ؟
بدم پدرتو در بیارن ؟ اسمشو save کردی "زندان" فکر کردی ما خریم ؟ تو کوچه خلوت داشتی با کی حرف می زدی ؟ هان ؟ هان ؟ بدم گشت نسبت بگیردت ؟ آره ؟
اغتشاش می کنی ؟ می خوای برندازی کنی ؟ بصیرتت رو فروختی به bbc با پولش رفتی موبایل خریدی که تو کوچه خلوت...................

مرسی عالی بود

بلندترین چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 01:58 http://www.bolandtarin.blogfa.com

در اینجا یک دیالوگ از یک عدد فیلمفارسی با شرکت بهروز وثوق کاربرد دارد
آنجا که می فرماید:


آقای دکتر مارو یاد نداشته هامون ننداز دیگه...


ناهید کوچولو چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 02:20 http://mohandes-kocholooo.blogfa.com/

میخواستم بگم شازه خانوم بنده فلیتر شکن ندارم اما وبلاگ شما باز میشه یعنی فلیتر نشده.

دست نوشته های عرفان مشدی چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 11:19 http://www.6ab.blogfa.com

خانم کوچوکو چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 14:02 http://juddi.blogfa.com

سلام
تازه با وبلاگتون آشنا شدم. مطالبتو دوست دارم ، جذاب می نویسی .

[ بدون نام ] چهارشنبه 20 بهمن 1389 ساعت 22:20

khalaf kardi, 3 ghort o nimetam baghie? khoobe valla

من(رها)! پنج‌شنبه 21 بهمن 1389 ساعت 21:45

دکتر می گم شاید پلیس عاشقت شده بود؟؟؟!!!

نمیدونم
کجای پس خبری ازت نیست
یا اینورا نمیایی دیگه

من(رها)! پنج‌شنبه 21 بهمن 1389 ساعت 23:59

هستیم!!!
نیومدیم بلکه شما بیاین!!!
آخه نمی شه هی ما بیایم!!! هی شما نیاین!!!
دیگه چشممون به در خشک شد!!!

من(رها)! جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 01:01

نه در اومد!!!ایناهاش!!!

رضا جمعه 22 بهمن 1389 ساعت 01:45 http://rezapharm.blogfa.com

به نظر من قبض دادند بهشون گفتند هر وقت دسته قبض تمومید بر گردید. دکتر یه ادم با دید طبیعی تا چند متر می تونه خط ممتد جاده رو از منقطع تشخیص بده . من دو کیلومت مونده به ماشین پلیس یه سبقت مجاز گرفتم نگه داشته جریمم کرده . ششصد کیلومتر باقیمانده رو با عصبانیت باعث شده رانندگی کنم

حامد امین دوشنبه 25 بهمن 1389 ساعت 00:01

دکتر شما توی اون ۵ دقیقهُ انتظار.با زندان تماس گرفتی که یه وقت خدایی نکرده برای کسی اتفاقی نیفتاده باشه ؟؟؟

ای بابا اینجاشو که الکی گفتم به افسره که من زندان مریض دارم
البته خوب هر روز میریم زندان و مریض میبینیم

یک همکار جمعه 29 بهمن 1389 ساعت 20:57

کشوری که رئیس راهنمائیش روضه خون باشه یا ماشین پلیسش ملتو جلو دوربین زیر بگیره بعد رئیس پلیس بگه ماشینش رو دزدیدن یا پلیسش جلو دوربین تماشاچیه چاقوکشی باشه و ... میخوی بهتر از این باشه؟

علی شنبه 7 اسفند 1389 ساعت 05:38

لازمه که موضوع در نفس عمل جستجوشه.جدای از ریخت شناسی وهنجار مداری لازمه در هر منصب و مسئولیتی اخلاق محوری بدور از حب وبغض منشا تامل ودرایت واقع تا چنانچه فرصتی پیش اومد بتونیم اعمال پیوسته غلط توام با جبر رو نقد کنیم.از اون گذشته این رشته سر دراز دارد. خدایا قبل از اینکه مرا از مال و مکنت بی نیاز کنی بمن ظرفیت اعطا کن.قانون دست نوشته مقنن متاسفانه در شرایط کنونی صرفا در خصوص ضعفا اعمال میشه که قطعا همواره با موضوع تظلم خواهی مواجه میشم

گفتگو از پاک و ناپاک است... چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 14:04 http://adamebikarr.blogfa.com

سلام
دکتر جان خیلی وقته می خونمت ولی نشد این نظر رو ننویسم. البته قبلش کلی معذرت می خوام.
جریمه اول به حق نبود ولی جریمه دوم کاملا درست بوده. درسته که خلوت بوده و حادثه ای پیش نمی یومده ولی قانون قانونه دیگه.
امیدوارم ناراحت نشده باشید
موفق باشید مثل همیشه

Amirhosein دوشنبه 28 اسفند 1391 ساعت 14:22

دکتر جان
مملکتی که مامور قانون ، قانون رو رعایت نمیکنه همینه
دلمونم خوشه که بد قانونی بهتر از بی قانونیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد