خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

شاهکار یک وکیل

دو نفر زندانی که متهم به تجاوز به عنف بودند در دادگاه به طرز بی سابقه ای به یک مجازات سبک محکوم شدند به ترتیب 5 و 15 سال زندان در این حین وکیل آشنایی پیدا شد و به آنها وعده داد که این حکم را هم برایشان به صفر میرساند و ارائه اعتراض به حکم و دادگاه تجدیدنظر تهران و نتیجه چی شد:

هر دو به اعدام محکوم شدند

هر چه تلاش کردند بی فایده بود و این دو اعدام شدند


پی نوشت:

قرار است مجددا به زندان برویم اما اینبار شرایط بسیار فرق میکند .نزدیک یک ماه بود که من دیگر زندان نیمرفتم و در این یک ماه هیچ پزشکی برای زندان پیدا نشد و حال بعد از صدها تلفن و...من قرار است  مجدا بعنوان پزشک زندان کار کنم .گرچه اعتراف میکنم که مشکلات مالی و نامهربانی های که در استخدام و رد شدن های پی درپی در گزینش و عدم اجازه کار مرکز MMT از سوی.....باعث شد مجدا این کار را قبول کنم ولی این بار شرایط مالی و ساعات کاری را من برای آنها تعیین کردم . و امیدوارم در یک سال آینده شرایط برای رفتن مهیا شود

2- اینم یه عکس  از دخترکم

نظرات 26 + ارسال نظر
۱ پزشک عمومی سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 23:24

شرمنده میشه بگید کجا میخواین مهاجرت کنید؟

خودم کشورهای حاشیه خلیج فارس را به دلیل نزدیکیش ترجیح میدم
استرالیا و کانادا و دانمارک

فرگل سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 23:38

ماشالا چه بزرگ شده یادمه به دنیا اومدن دخترتون با خواهر زاده من چند روز فاصله داشت
خدا براتون نگهش داره

ruby سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 23:42

خیلی وقته اینجا رو می خونم ولی اولین باره کامنت می ذارم
دختر کوچولوی نازی داری

دکترنفیس سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 23:46 http://drnafis.blogfa.com

وای ! وحشتناکه ! من جای اونا بودم تمام مدت به خودم لعنت می فرستادم.. وکیله که به کنار!
خانومی شده ها !

مرسی

گلدونه چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 08:40 http://tondokhond.persianblog.ir/

اینجاست که میگن
خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت زند قفل محکمتری

درخصوص پی نوشت خدا رو شکر ضمنن دکی یه گاز از لپ دخترک بگیر اما فشار نده

دقیقا

ساره چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 12:37

خدا حفظش کنه

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 12:49 http://manjoogh.blogfa.com

وکیل محشری بوده

زهرا چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 13:40

ماشاء اله به دخترتون . انشاء اله که در پناه خدا شما و خانواده سالم و شاد باشید

زری* چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 17:54 http://mydaysofveto.persianblog.ir/

رفتم بگم خدا خیرت بده ادرس اون وکیله رو بخوام میتونی بهم بدی؟؟؟؟اخرش که رسیدم
هرچند به حقشون رسیدن مجرمین...
2.دکتر به ما میگفتن بچه تا 5 ماهگی مطلقا نباید بشینه که...چشمای دخترتون برام خیلی اشنا اومد..

اره ادرسشو دارم
نمیدونم والا

علی چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 18:28 http://forsons.blogfa.com

سلام خوشتیپ
خدا تو ودخترتو برا همدیگه نگه داره
آخ چه دختر خوبی داری

فندق چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 20:28

ای جانم. ان شالله خدا نگه داره اون رو برای شما و شما رو برای اون .
دکتر جان ، چرا شرایط بد مالی؟ والا من عصری رفتم دکتر زنان یک معاینه اش شد 170 تومن . واقعا فکر نمیکنم شغل از این مطمئن تر و پر در آمد تر پیدا بشه

چه خبر 170 مگه چیکار کرده؟
بابا ویزیت ما 7000 تومنه تو کلینیک

شهناز چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 23:27

ماشااله بزرگ شده تا چند وقت دیگه باید شوهرش بدی

دانشمنگ جمعه 4 آذر 1390 ساعت 00:27 http://daneshmang.blogfa.com/

سلام
این بی مهری ها زیاده مجبوریم به خودمون بقبولونیم روزای بهتر خواهند رسید
موفق باشید

سپیده جمعه 4 آذر 1390 ساعت 14:19

سلام
نازی جان قربن اون دختر سیاهت بشم من
راستی یک اسپندی چیزی براش دود کن

فکر کنم از اول قصد وکیل همین بوده

dr.pari جمعه 4 آذر 1390 ساعت 22:13

salam. harvakh postatuno mikhunam delam ye juri rish mishe. nameye taha be jamal jan! kheili ba namak bud
hamishe khosh bashid

hassannak شنبه 5 آذر 1390 ساعت 10:54 http://www.hassannak-20.blogfa.com

سلام ای عزیز وبلاگ زیبای داری به ما هم یه سر بزن اگه با تبادل لینک هم موافق بودی مرا با اسم ( پسر تنها )لینک کن و بگو با چه اسمی لینکت کنم

نشاط یکشنبه 6 آذر 1390 ساعت 09:57

با اینکه اعدام رو دوست ندارم اما این آقا حقش بود ..فک کنم اون ورزشکاری که قهرمان آسیا بود و هفته گذشته اعدام شد رو میگید ..اسمشم فردین بود...

نه از این موارد زیاده

ستاره مشرقی سه‌شنبه 8 آذر 1390 ساعت 18:39 http://www.dastnevesht.persianblog.ir

چه معصوم شبیه شماست نه؟
شبیه جنوبیاست
دکترجون تو که وضعت ازآرش بهتره
اون که پزشک قانونیه

مارال شنبه 12 آذر 1390 ساعت 00:56 http://mypersonalnoteds.persianblog.ir

ای جان عجب دخمری

یه دیوونه خسته (رها)! سه‌شنبه 15 آذر 1390 ساعت 02:57 http://nemidoooonaam.blogfa.com/

سلاممم!!!
یه سوالللل!!!!!! دخملتون چشماش به شما رفته؟!!!
عجب چشمایییییی داره :*********... مواظب باشین با این چشما زود می دزدنشاااا!!!!

به مامانش
چشم نزنی دخترمو

زهرا سه‌شنبه 11 بهمن 1390 ساعت 17:01

ببخشید بنظرم چشمش چپه.این طور نیست؟

hedie شنبه 24 تیر 1391 ساعت 11:43

akh joon che ghadr khordanie dokhmaletoon...khoda hefzesh kone baratun...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 17:21

zahra jan az ghadim goftan age balad nisti chize khoobi begi majboor nisti chizi begi!!!!!

مهتاب دوشنبه 6 آذر 1391 ساعت 12:46

چه دختری
خدا ببخشه بهتون

وکیل پایه یک پنج‌شنبه 23 آذر 1391 ساعت 20:28

آفرین بر شرافت این وکیل!چرا که به راستی وکیل بال دیگر فرشته ی عدالت است.آیا شما وکیل بوده اید و به سختی های این کار واقفید و به توهین هایی که به راحتی در دادگستری از سوی مامور دم در دادگستری، قاضی ،مدیر دفتر،منشی،مامور کلانتری و از سوی دیگر موکلین قدرنشناس که حاضرند قدردانی کنند از پزشکی که آن ها را ویزیت کرده و درمان نشده اند و پولشان را پس نگیرند...
به موارد فوق توهین از سوی صدا سیما و زندان به جرم دفاع و ...راا باید افزود.


چه می شود گفت توهین راحت هست به هر وسیله در این وانفسا...شما هم بگویید و بنویسید شاید صورت مساله پاک شد نوشتن راحت است...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد