خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

مرکز MMT

سلام

این جریان مرکز ترک اعتیاد من هم قصه هزار و یک شب شده

سال 86 مجوز از بهزیستی گرفتم که به دلایلی که قبلا گفتم نذاشتند فعالیت کنم .تا اینکه امسال از دانشگاه مجوز گرفتم با کلی دوندگی و...

حالا اگه خدا بخواد اول دی ماه  شروع به کار میکنم دوستانی که دستی در کار دارند از ارشاد و راهنمایی من دریغ نکنند 


پی نوشت:

1-رفتم مغازه میگم پوشک دارید؟
میگه:واسه بچتون میخوای؟
میگم:پ ن پ واسه خودم می خوام ببینم فرقشون با کهنه بچه زمان ما چیه؟ آخه خیلی ذهنمو مشغول کرده

نظرات 18 + ارسال نظر
شهناز پنج‌شنبه 24 آذر 1390 ساعت 17:58

موفق باشید

saye جمعه 25 آذر 1390 ساعت 00:26 http://saye70.blogfa.com

از اول آذر شروع به کار می کنه یکم فعلتون از لحاظ زمانی درست نیست

جاویدان جمعه 25 آذر 1390 ساعت 11:12

میدونی برای چی ازت پرسیده برای بچت؟ چون بعضی از خانوما از روی خجالت به نوار بهداشتی میگن پوشک دارین...

زنده جمعه 25 آذر 1390 ساعت 13:34 http://blacklotus.mihanblog.com

سلام
برو تو وبم یه پست سورپریز دارم.تقدیم به شما.حتما تستش کن

دادمهر جمعه 25 آذر 1390 ساعت 21:49 http://www.dadmehr-iran.persianblog.ir/

سلام دکترجان
جرممون فقط آزاد اندیشی فقط همین . به خاطر همینن از همه چیز محرومیم حتی اجازه نداریم نفس بکشیم چون اندیشه مون فروشی نیست...
با پست عاشورایی که نوشتی کلی عشق کردم و کلی کیف کردم که همچین دوستی دارم.
امیدوارم که با تلاش و پشتکارت هر صدی رو بشکنی و موفق و سلامت باشید

مسعود جمعه 25 آذر 1390 ساعت 21:52 http://saba000.blogfa.com

سلام به شما دوست عزیز
به سرمان زده وقایع اتفاقیه و بامزه ای را که در حین شغل شریف و کاذب دستفروشی در کنار پیاده روها برایمان رخ می دهد در وبلاگی به نام " صاحب بساطات عدیده" بنویسیم.متعدده آن به این خاطر است که از لباس زیر و رو فروشی گرفته تا کتاب و محصولات فرهنگی را در رزومه کاریم دارم.یحتمل خوشتان می آید.اگر نیامد ضربدر قرمز رنگ اون گوشه بالا سمت چپ را برای همین وقتها ساخته اند دیگر.ولی اگر خوشتان آمد نوش جانت عزیزم ؛
فقط اگر بتوانی و نظرت را بنویسی که به آینده امیدوارمان کرده ای و در نوشتن مصمم.اولین مهمان های این میکده را به خاطر خواهم سپرد.در آغاز هم آماده ام سراغ وبلاگ نویسندگانی که نوشته هایشان را دوست دارم و جدا از تعریف تمجید و هندوانه من ، آمار بازدید و تعداد کامنتهایشان این را فریاد می زند.برای همین نظرتان اینقدر مهم است که برایم تعیین می کند نوشتن را ادامه دهم یا نه ؛ سفت بچسبم به دستفروشیم و زر اضافه نزنم و وقت مردم را بیهوده هدر ندهم. این شما و این چند پست آغازین این وبلاگ.
http://saba000.blogfa.com/
با احترام : مسعود مسدود – مسدودش مال آینده ست که انشاءالله رخ نمی دهد

آرش جمعه 25 آذر 1390 ساعت 23:47 http://lmedicine.blogfa.com

آقا سلام. خیلی ارادت داریم. کار خیلی خوبی کردی. به نظرم منظورت اینه که از اول دی شروع میکنی. حالا ایراد نداره. اتفاقا درآمد خوبی داره. خیرخواهانه هم که هست. اوائل تا جا بیافتی چند ماه طول میکشه. نگران نباش مشتری های خودتو پیدا میکنی. سعی کن تا دیروقت بمونی بعضی از این دوستان معتاد ما شبرو هستن. مراقب ذخایر متادون باش و جای امنی بذار چون به اندازه کافی انگیزه برای سرقتشون هست.
همکارای ما که همه راضی هستن. بی دردسره باز اگه سئوالی داشتی درخدمتیم.

مرسی آرش جان
من چندین سال کار میکنم ولی واسه مردم
نمیذاشتن دیگه
تو زندان هم MMT خدا تا مریض میدیدیم اونم بی مزد و مواجب ببینیم خدا چی میخواد
مرسی آره کم مرکزی هست اینجا که معتادا یه بار ازش سرقت نکردن
یه گاو صندق گرفتم 5 نفری هم نمیشه تکونش داد تازه مرکز هم طبقه سوم یه ساختمان بدونه آسانسوره .فکر کنم معتادا حالشو نداشته باشن بخوان بلایی سر این گاو صندوق بیارن

مزدا شنبه 26 آذر 1390 ساعت 01:05

سلام. منم مرکز داشتم بعد از ۸ سال درشو تخته کردن واسم!
دارم واسه رزیدنتی میخونم.مواظب همه باش منشی.روانشناس.پرستار .مریض!
دزیدن ظاهری کم اتفاق میوفته .به اشکال مختلف توسط لیستی که بهت دادمددزدیده میشه!
خیلی چیزا ازشون یاد گرفتم .مطالعات روانشناسیم زیاد شد.
یه چیزه خیلی بزرگ یاد گرفتم برای همیشه عمرم : به هیچ چیز معتاد نشو!!!!

گلدونه شنبه 26 آذر 1390 ساعت 09:54 http://tondokhond.persianblog.ir/

موفق باشین

مینو شنبه 26 آذر 1390 ساعت 12:06 http://www.minu1364.blogfa.com

سلللللللللللللللللام وبه خوشللللی دالی به وبه منم سر بزن نظرتو بگو اگه موافقی تبادل لینک کنیم موفق باشی [گل][گل]

بانو شنبه 26 آذر 1390 ساعت 16:22 http://banoooomir.blogfa.com

فرقش در شستنش پهن کردنش و اون لکه هایی کرم رنگی که بدون استثنا روی همه کهنه هایی که رو طناب خشک میشد بود

[ بدون نام ] شنبه 26 آذر 1390 ساعت 19:22

سلام ودرود
یادش بخیر کهنه بچه...بچه بودیم یه کهنه ای لنگی چیزی میزاشتن لای پامون تا یه هفته بعد...حالا پوشک درست کردن از جلو وعقب هواکش داره ویتامینه داره...=))

nana شنبه 26 آذر 1390 ساعت 19:22 http://www.nana2010.blogfa.com

سلام ودرود
یادش بخیر کهنه بچه...بچه بودیم یه کهنه ای لنگی چیزی میزاشتن لای پامون تا یه هفته بعد...حالا پوشک درست کردن از جلو وعقب هواکش داره ویتامینه داره...=))

الهام شنبه 26 آذر 1390 ساعت 22:20 http://57degreeeast.persianblog.ir/

روان شناسم دارید با مددکار؟
و پرستار؟
درامدش که خوبه..

رزمنده یکشنبه 27 آذر 1390 ساعت 08:31 http://shafagh.masirblog.net

این پ ن پ تون خیلی باحال بید

نسیم شیراز یکشنبه 27 آذر 1390 ساعت 19:24 http://www.golemaryam1389.blogfa.com

سلام

از پاسختون ممنونم بسیار

و از اینکه دیر خدمت رسیدم جهت تشکر عذر میخوام

موفق باشید

یه دیونه خسته (ها)! سه‌شنبه 29 آذر 1390 ساعت 00:30 http://nemidoooonaam.blogfa.com/

موفق باشید!!!
حس می کنم خیلی اعصاب خورد کنه!!!
اصلا کلا کار شما اعصاب خورد کنه هی دیدم آدمای مختلف حال آدمو خراب می کنه من البته اینطورم شمارو نمی دونم؟!!!
.
خب دکتررررررررررر فرق اونجوری نداره فقط نازک ترو لطیف تره!!!
بچه های الان از همون اول حال می کنن بخدا!!!
البته با جاویدان هم موافقم

سحر سه‌شنبه 4 بهمن 1390 ساعت 03:13 http://saharmehrabi.blogsky.com

سلام
جسارتا پ ن پ شما ایراد منطقی داشت.
چون دو جور پوشک داریم (همون طور که مستحضر هستید):
بچه ها
بزرگسالان و مخصوصا سالمندان

از اون لحاظ!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد