خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

خاطرات یک پزشک سابق زندان

یک پزشک از گوشه ای از این سرزمین.

نامه ای دیگر به پزشک زندان

همیشه این نامه ها دردناک نیست

پی نوشت:

اصل متن این نامه که دوستان از خواندنش عاجز بودن



1-دندان درد چرک خشک کن  و بروفن

2-پا درد و دست درد

3-سرد شدن سر و پیشونیو عرق کردن

ترک خشکی دست و پاشنه پا

قرص معده

نظرات 28 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 8 شهریور 1391 ساعت 11:07 http://kiaido.loxblog.ir

سلام دوست عزیز
شما با سبک بین المللی کیای دو آشنایی دارید؟
به ما سربزنید

Nafas چهارشنبه 8 شهریور 1391 ساعت 11:22 http://gurestane-gham.blogfa.com

چه وب زیبای.حالا چرا پزشک زندان!؟. از طرفم صورت نازدانه ات را بوس کن. راستی پزشک جان پیش منم بیا

رها چهارشنبه 8 شهریور 1391 ساعت 11:39

واجب است که یک کلاس خط یا تایپ نامه از طریق کامپیوتر برای این ناز دانه ها در زندان بگذارند اینها فردا که بیرون بیایند و بخواهند از یک راه دیگر نون در بیارند خوب باید بشه دست خطشون را خواند انهم در این عصر دیجیتال و خوش خط و خاری من به شخصه که فکر نکنم هیچکدوم از اون اختلاس کنند ههای بی گناه همچین دستخطهای افتضاحی داشته باشند لطفا پیگیری نمایید

سحر چهارشنبه 8 شهریور 1391 ساعت 13:32

من نتونستم بخونمش چب نوشته بود؟

گیس گلابتون چهارشنبه 8 شهریور 1391 ساعت 14:59 http://www.gisgolabetoon.com

جناب دکتر
کاش عکس را کم حجم می کردید. یک پیشنهاد است. هرطور خودتان صلاح می دانید. اگر احتیاج به راهنمایی داشتید، من بسیار خوشحال می شوم به همکار عزیزم در مورد فتوشاپ چند نکته کوچک بگویم.

خوشحال می شوم از راهنمای شما استفاده کنم

حسین چهارشنبه 8 شهریور 1391 ساعت 16:50

دکتر جون این بنده خدا چه خوشمزه امضا هم کرده.

اخی عزیزم
خوب ایتم که دردناکه
اینهمه درد داره
اینهمه هم غلط املایی داره
خوب ادم ناراحت میشه دیگه
دکتر بازم من رو حرفم هستم
جون هرکس که دوست داری بهشون کمک کن

[ بدون نام ] چهارشنبه 8 شهریور 1391 ساعت 21:01

امروز همه مطالب آرشیو شما رو خوندم. هم خندیدیم و هم بارها تا مرز گریه رفتیم. البته سنگ دلی به جای مانده از زندگی در این جامعه مانع از مشارکتی در درد های مردم ، و لو در حد چند قطره اشک شد. ولی به شدت فضای سینه وقلبم از خاطرات شما گرفته و غمگین است.
خلاصه این که،‌ حقیقتا اگر امثال شما در گزینش تایید می شدید جای تعجب داشت. در این سرا چه نیاز به آزاده گی و آزادی.

من56789 پنج‌شنبه 9 شهریور 1391 ساعت 00:44

دکتر جان میشه بگید چی نوشته نتونستم بخونم

1-دندان درد چرک خشک کن و بروفن
2-پا درد و دست درد
3-سرد شدن سر و پیشونیو عرق کردن
ترک خشکی دست و پاشنه پا
قرص معده

حنا پنج‌شنبه 9 شهریور 1391 ساعت 08:45

من نتونستم بخونم
لطفا اگه میشه خودتون متن رو تایپی بزارین که بدونیم چیه

فاطمه پنج‌شنبه 9 شهریور 1391 ساعت 15:02 http://ml0vef.blogfa.com

لینک شدین..
البته با اجازتون!

شیرین پنج‌شنبه 9 شهریور 1391 ساعت 17:50 http://shirindentist.blogfa.com

سلام
جالب مینویسید من لینکتون کردم خوشحال میشم سر بزنید یا تبادل لینک داشته باشیم

یسنا پنج‌شنبه 9 شهریور 1391 ساعت 23:48

سلام.یه آرزو به دل پزشکی هستم که باید برای همیشه آرزوشو به گور ببرم.....قلم جالبی دارید.....کارشناس ارشد حقوق جزا و جرم شناسی ام....یه جورایی همکاریم.....یه قدم تا وکالت فاصله دارم...امیدوارم روزی در زندان ملاقاتتون کنم....

خواننده همیشگی جمعه 10 شهریور 1391 ساعت 08:07

من همیشه به وبلاگتون سر میزنم الانم یه انتقاد داشتم امیدوارم ناراحت نشین ولی قبلا خیلی جذاب تر مینوشتین الان به طور محسوسی سبک نوشتنوتون عوض شده.به نظرم قبلا صمیمانه تر و جذاب تر بود

من4567 جمعه 10 شهریور 1391 ساعت 14:53

مرسی

پزشک طرحی جمعه 10 شهریور 1391 ساعت 14:57 http://pezeshketarhi.blogfa.com

دکتر برید تو کار انتی دپرسانا خوب جواب میده...

مهدی جمعه 10 شهریور 1391 ساعت 17:42

سلام دکترجان
من یک مامور زندان هستم داشتم در مورد مصرف هیوسین به صورت پودر شده در سیگار در بین زندانیان تحقیق می کردم به وبلاگ شما برخوردم
خوشحال شدم
از گیلان

سحر جمعه 10 شهریور 1391 ساعت 22:13 http://saharbamdad.mihanblog.com

وقتی آدمی سکته میکنه
تن برزمین میسپاره
وقتی زمین سکته میکنه
بازهم آدمی ست که تن برزمین میسپاره
واین بارسکته ی زمین
مردمی روبه زمین سپرد که خشت های خاک دیوار خونه هاشون بود
بی درد ترین دولت رودیدم بر درد مردمانش
افسوس...
افسوس که اجلاس بر انفاس مقدم شد
افسوس...
که قلم از نوشتن واماند ومن درخلسه ی سکوت وحشی اسیر
افسوس...
افسوس که دیدنی ها را نادیده باید بود وشنیده هاراناگفته باید رفت
...

ملیسا جمعه 10 شهریور 1391 ساعت 22:53

سلام دکترجون خسته نباشین یه سوال؟؟؟
نزدیکترین دوستم که۱۸سالشه حدود۱ماهی میشه که ازسردردشدیدی که داشت گله میکردالان هم حدود۲هفته اس که همراه این سردرداحالت تهوع وافت فشارخون هم اومده سراغش وتقریباهرروزفشارش میافته وبیهوش میشه وخانوادش میبرنش دکتروسرم وآمپول و...وبازفرداروزازنوروزی ازنو.
جالبش اینجاس که تاوقتی فشاربزرگش زیر۹هست حالش خوبه امااز۹که میره بالابازحالش بهم میخوره!!!!
الان۲روزی هم هست که کلاوقتی ازجاش پامیشه سردردش بدترمیشه بعدازسی تی اسکن واین حرفاامروزگفتن یه مایع تومغزش جمع شده وبه مغزش فشارمیاره....
دکترمیشه بگین این مایع به چه علتی جمع میشه دلیلش چیه؟؟؟بیماریش خطرناکه؟؟؟خواهش میکنم زودجواب بدین ممنونم

سلام
افزایش فشار مایع مغزی نخاعیه
که ممکن به علت دارو و یا عفونت باشه
نه خطرناک نیست چون زود تشخیص دادند

کیهان شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 09:08 http://mkihan.blogfa.com

درود
پزشک بودن مسولیت بسیار سنگی نی ست.
علاوه بر درد های جسمی آلام روحی بیماران و و مشکلات اجتماعی انها ......خسته نباشی دکتر.

مهسا شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 12:44 http://drmahsa20.blogfa.com

سلام
من بعد مدت کمی نبودن دوباره برگشتم و آپم خوشحال می شم سر بزنید

خبرنگار شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 20:03

سلام دکتر
میبینم که تو این چند روزی که من نبودم آمار بازدید کننده ها بیشتر از قبل شده

راجع به پست هم باید بگم عجب خطی و عجب نگارشی!!!!

خبرنگار شنبه 11 شهریور 1391 ساعت 20:04

راستی یادم رفت بگم قالب و هدر جدید مبارک.

باران یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 09:32 http://www.baran61.blogfa.com

سلام دکتر
اومده بودم یه سری بزنم
اما ناخودآگاه دیدم ۱ ساعته غرق نوشته هاتون شدم
همیشه آرزو داشتم پزشک یا پرستار بشم
اما حسابدار شدم
البته
من اگر دکتر بودم دکتری مثل شما
پا به پای اون مادری که پسرش و آورده بود برای ترک
اون پسری که برادرش و آورده بود
اون مردی که ایدز داشت
اون . . . .
پا به پای همه اونا گریه می کردم
پزشک بودن دل می خواد
جرات می خواد
خوش به حال شما
شغل ارزشمندی دارین



راستی دکتر
دخترتون خیلی نازه
خیلی خیلی نازه
خوش بحالش که بابایی مثل شما داره

باران یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 09:34 http://www.baran61.blogfa.com

راستی جناب دکتر اجازه میدین شما رو لینک کنم
تا هر روز بخونمتون ؟؟

خواهش می کنم

الی یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 13:29 http://www.adrinabanoo.blogfa.com

امان از امضای قویی
بعد این آقا خودش کجا بود که نامه نوشت ؟؟ مگه حضوری نمیتونست بیاد ؟؟؟

مرجان دریا یکشنبه 12 شهریور 1391 ساعت 14:26 http://www.marjanekangan.blogfa.com

درود بر شما

از خواندن مطالب زیبایتان لذت می برم

شما هم به من سر بزنید

amir جمعه 17 شهریور 1391 ساعت 17:17 http://http://expectation.blogsky.com/

سلام لاگ خوبی داری خیلی خوشم اومد ازش
اگه می تونی به من هم یه سری بزن
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد